برخی از ترجمهها آیات منظوم را در سمت چپ و با فاصله بیشتری از مابقی متن قرار میدهند تا خواندن آنها آسانتر شود. ترجمه ULB این کار را با آیات منظوم این باب انجام میدهد.
بسیاری از پژوهشگران باور دارند که اشعیا چهار سروده یا قطعه منظوم را در مورد ماشیح[مسیح موعود] ثبت کرده است. اشعیا ۴۹: ۱- ۶ دومین بخش از این سرودههاست. اغلب آنها به «سروده بنده[خادم]» نامگذاری شدهاند چون بر خادم بودن مسیح تمرکز دارند.
(See: /WA-Catalog/en_tw?section=kt#christ) (See: /WA-Catalog/en_tw?section=kt#christ)
مشخص نیست که این خبر خوشی[انجیلی] است که مسیح موعود اعلام کرده یا به روز رستاخیز[بازگرداندن] همه چیز اشاره دارد. مترجمین نباید سعی به مشخص کردن ارجاع این قسمت داشته باشند.
(See: /WA-Catalog/en_tw?section=kt#save, /WA-Catalog/en_tw?section=kt#goodnews and /WA-Catalog/en_tw?section=kt#restore)
کلمه «من» به بنده[خادم] خداوند[یهوه] اشاره دارد.
این قسمت اشاره به کسانی دارد که بر جزیرهها زندگی میکنند. ترجمه جایگزین: «ای کسانی که در کرانهای دریا زندگی میکنید.»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
کلمه «دهان» به سخنان او اشاره دارد. کلام او با شمشیر تیزی مقایسه شده که بر موثر بودن آن تاکید میکند. ترجمه جایگزین: «کلام من را به موثری شمشیری تیز کرده است»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-simile)
اینجا به نحوی از این که خداوند[یهوه] از بنده خود مراقبت میکند و هدف او را مخفی نگه میدارد سخن گفته شده که گویی دست خداوند[یهوه] سایهای بر او میاندازد.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
اینجا به نحوی از اینکه بنده یا خادم خداوند[یهوه] میتواند هدف خداوند را به نحوی موثر اجرایی کند سخن گفته شده که گویی آن بنده تیری تیز و تازه تراشیده شده است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
اینجا به نحوی از این که خداوند[یهوه] از بنده خود مراقبت میکند و هدف او را مخفی نگه میدارد سخن گفته شده که گویی او را در تیردان خود مخفی نگه میدارد.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
محفظهای که برای حمل تیر از آن استفاده میشد.
خداوند[یهوه] همچنان سخن میگوید.
«خداوند[یهوه] گفت»
«تو بنده من هستی که اسرائيل میخوانمت»
این صفحه تعمداً خالی گذاشته است.
خادم خداوند[یهوه] همچنان سخن میگوید.
این قسمت از جمله با قسمت قبلی معنایی مشابه دارد. این قسمت را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «تا اسرائيل را نزد خود برگرداند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-parallelism)
کلمه «نظر» به دیدن اشاره دارد و دیدن به افکار یا داوری اشاره دارد. این قسمت را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «خداوند[یهوه] من را حرمت نهاده است»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
اینجا به نحوی از بندهای که پیغام خداوند[یهوه] را برای امتها میآورد و در فهمش به آنها کمک میکند سخن گفته شده که گویی خداوند[یهوه] آن بنده را تبدیل به نوری میکند که بین امتها میدرخشد. ببینید عبارت مشابه را در اشعیا ۴۲: ۶ چطور ترجمه کردهاید.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
اینجا به نحوی از نقاط دوردست زمین سخن گفته شده که گویی مکانهایی در پایان عالم هستند. این عبارت همچنین ذکر و قیاسی مخالف[بیان متضاد] است که به هر چه میان دو حد غایی وجود دارد اشاره میکند. ترجمه جایگزین: «دورترین نقاط زمین» یا «کُل زمین»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-merism)
ببینید این کلمه را در اشعیا ۴۱: ۱۴ چطور ترجمه کردهاید.
اینجا در اصل از کلمه «[حیات]» استفاده شده که اشاره به شخص دارد. این قسمت را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «کسی که مردم از او بیزار هستند که امتها از او متنفرند و برده است» [در فارسی انجام شده]
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
ببینید این عبارت را در اشعیا ۱: ۴ چطور ترجمه کردهاید.
این دو عبارت اساساً یک معنا دارند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-parallelism)
کلمه «تو» به بنده خداوند[یهوه] اشاره دارد.
کلمه «نجات» را میتوان به فعل ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «وقتی زمان آن میرسد که من تو را نجات دهم»
(See:/WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)
کلمه «عهد» استعاره از کسی است که عهدی را میبندد یا واسطه عهد میشود. ببینید عبارت مشابه را در اشعیا ۴۲: ۶ چطور ترجمه کردهاید. ترجمه جایگزین: «تو را واسطه عهد خود با قوم کرد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
کلمه «زمین» به شهرهای نابود شده بر آن زمین اشاره دارد. ترجمه جایگزین: «تا مکانهای نابود شده در آن زمین را بازسازی کند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
خداوند[یهوه] به نحوی از این زمین سخن میگوید که گویی میراثی است که قوم اسرائیل به عنوان ملک دائم خود دریافت کردهاند. اینجا به طور ضمنی اشاره شده که بنده[خادم] آن زمین را به قوم اسرائيل میسپارد. ترجمه جایگزین: «تا زمین تخریب شده را به عنوان میراث به قوم اسرائيل بسپاری»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
خداوند[یهوه] همچنان با بندهاش سخن میگوید.
اینجا خداوند[یهوه] به نحوی از آزادانه و در کامیابی زندگی کردن قوم سخن میگوید که گویی گوسفندانی هستند که مرتع فراوانی برای چرا دارند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
خداوند[یهوه] همچنان سخن میگوید.
کلمه «ایشان» به قوم خدا اشاره دارد.
کلمه «حرارت» کلمه «آفتاب» را توصیف میکند. اینجا به نحوی از حرارت خورشید سخن گفته شده که گویی حرارت به آنها ضربه وارد میکند. ترجمه جایگزین: «از حرارت خورشید آسیب نخواهند دید»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-hendiadys and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
خداوند[یهوه] با استفاده از سوم شخص در مورد خود سخن میگوید. او به نحوی از مراقبت کردن از مردم و اهمیت دادن به آنها سخن میگوید که گویی او شبان آنهاست. ترجمه جایگزین: «من، کسی که بر آنها رحم کردهام...آنها را هدایت خواهم کرد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-123person and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
خداوند[یهوه] به نحوی از ایمن هدایت کردن قوم و برداشتن موانع از سر راه آنها سخن میگوید که گویی کوهها را به جاده و شاهراهی هموار تبدیل میکند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
محل دقیق این مکان مشخص نیست، ولی احتملاً اشاره به ناحیه جنوبی مصر دارد.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
اشعیا به نحوی توجه خود را معطوف به قوم اسرائيل میکند و با آسمان، زمین و کوهها سخن میگوید که گویی آنها مردم[قوم] هستند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-apostrophe and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-personification)
کلمه «صهیون» نام دیگر اورشلیم است. اشعیا به نحوی از این شهر سخن میگوید که گویی زنی است که خداوند[یهوه] او را فراموش کرده و این زن به این خاطر شکایت میکند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-personification)
خداوند[یهوه] از این سوال استفاده میکند تا به قوم خود بفهماند که هرگز آنها را فراموش نخواهد کرد یا هرگز از مراقبت کردن از آنها دست نمیکشد. ترجمه جایگزین: «زنی که شیر دادن به کودک خود را فراموش نمیکند یا از پسری که در رحم دارد، غافل نمیشود»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)
خداوند[یهوه] همچنان با صهیون سخن میگوید.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-personification)
خداوند[یهوه] به نحوی از وقف بودن کامل خود به صهیون سخن میگوید که گویی نام صهیون را بر کف دستهای خود نوشته است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
خداوند[یهوه] به نحوی از همیشه تفکر نمودن به صهیون سخن میگوید که گویی دیوارهای این شهر همیشه پیش روی اوست. کلمه «حصارها» کنایه از شهر است. ترجمه جایگزین: «دائماً به دیوارهای تو میاندیشم» یا «همیشه به تو فکر میکنم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
خداوند[یهوه] به نحوی در مورد کسانی که برای اسکان به اورشلیم باز میگردند سخن میگوید که گویی فرزندان آن شهر هستند. ترجمه جایگزین: «ساکنین تو با شتاب باز میگردند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
خداوند به نحوی از ساکنان صهیون سخن میگوید که گویی جواهری هستند که شهر بر تن میکند تا زیبایی و شادی خود را نشان دهد.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
آخرین[اولین] بخش این عبارت را میتوان از عبارت قبلی مجزا کرد. ترجمه جایگزین: «آنها را بر تن میکنی مثل عروسی که جواهر را بر تن میکند» [در فارسی ترتیب عبارت متفاوت است]
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-ellipsis)
خداوند[یهوه] همچنان به نحوی با صهیون سخن میگوید که گویی صهیون یک زن است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-personification)
کلمات «تنگ» و «هلاک» اساساً یک معنا دارند و تاکید میکنند که دشمن، صهیون را نابود و خالی رها کرده است. ترجمه جایگزین: «گرچه کاملاً نابود شده بودی»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-doublet)
اینجا به نحوی از این که دشمن صهیون را نابود خواهد کرد سخن گفته شده که گویی آن را میبلعد. ترجمه جایگزین: «کسانی که تو را نابود کردند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
خداوند[یهوه] به نحوی از زمانی که مردم اورشلیم در تبعید بودند سخن میگوید که گویی این شهر از فرزندانش محروم شده است. اینجا به نحوی از کسانی که هنگام تبعید به دنیا آمدهاند سخن گفته شده که گویی فرزندان آن شهر هستند. ترجمه جایگزین: «کسانی که در تو ساکن خواهند شد، کسانی هستند که در تبعید به دنیا آمدهاند.»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
این قسمت یعنی آن قدر جمعیت آن شهر فراوان میشود که برای زندگی آنها کوچک خواهد بود.
خداوند[یهوه] همچنان به نحوی با صهیون سخن میگوید که گویی صهیون یک زن است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-personification)
صهیون به نحوی از این که مردم برای اسکان به آن شهر باز میگردند سخن میگوید که گویی مردم، فرزندان آن شهر هستند. پرسش صهیون تعجب او از فرزندان فراوانی که به او تعلق دارند را ابراز میکند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)
صهیون خود را مانند زنی توصیف میکند که دیگر قادر به فرزند دار شدن نیست. او به دلایل تعجب فراوان خود را اشاره میکند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
«برای فرزندان مرده خود عزاداری میکردم...و دیگر قادر به فرزنددار شدن نبودم»
«بیشوهر دور شدم[رها شدم]»
صهیون مجدداً از این سوالات استفاده میکند تا تعجب خود را ابراز کند. ترجمه جایگزین: «ببین، که تنها رها شده بودم؛ اما اکنون فرزندانی که بزرگ نکردم نزد من آمدهاند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)
خداوند[یهوه] همچنان به نحوی با صهیون سخن میگوید که گویی یک زن است. او توضیح میدهد که چگونه میتواند فرزندان فراوانی داشته باشد.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-personification)
این دو عبارت اساساً یک معنا دارند. ترجمه جایگزین: «دست خود را بلند خواهم کرد و با پرچم به قوم خود علامت میدهم تا بیایند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-parallelism)
خداوند[یهوه] به نحوی در مورد کسانی که در اورشلیم اسکان خواهند یافت سخن میگوید که گویی فرزندان آن شهر هستند. او همچنین به نحوی از یاری رساندن امتهای دیگر به اسرائيلیان برای بازگشت به آن زمین سخن میگوید که گویی آن امتها اسرائيلیان را حمل میکنند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
خداوند[یهوه] همچنان به نحوی با صهیون سخن میگوید که گویی یک زن است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-personification)
خداوند[یهوه] به نحوی در مورد کسانی که در اورشلیم اسکان خواهند یافت سخن میگوید که گویی فرزندان آن شهر هستند. واژگان «لالاها» و «دایهها» به مردان و زنانی اشاره دارند که از فرزندان مراقبت میکنند. ترجمه جایگزین: «پادشاهان و ملکههای ملل[امتهای] دیگر، نیاز ساکنان تو را رفع خواهند کرد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
این عبارات حالت جسمانی را توصیف میکنند که نشان میدهد کسی در مقابل مافوق خود در حالت تسلیم کامل قرار دارد.
معانی محتمل: ۱) مقصود نویسنده معنای لفظی این جمله است که شخصی را در حالت تسلیم کامل توصیف میکند و او خاک کف پا یا خاک زمینی که مافوقش بر آن ایستاده را میلیسد یا ۲) این اصطلاحی است که شخصی تعظیم کرده جلوی مافوقش را توصیف میکند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
این قسمت را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «خجالت زده نمیشود» یا «مایوس نمیشود»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
خداوند[یهوه] همچنان به نحوی با صهیون سخن میگوید که گویی صهیون یک زن است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-personification)
اشعیا از این سوال استفاده میکند تا سختیِ گرفتن چیزی از دست سرباز یا جنگجویی تنومند را نشان دهد. این قسمت را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «کسی نمیتواند غنائم را از جنگجویی بگیرد یا اسیران را از سربازانی ماهر برهاند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
اشیاءِ ارزشمندی که از مغلوبین جنگ گرفته میشوند.
خداوند[یهوه] میگوید کاری را انجام میدهد که معمولاً انجام آن برای مردم غیر ممکن است. این قسمت را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «اسیران را از آن جنگجو خواهم گرفت و غنائم را رها خواهم کرد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
خداوند[یهوه] به نحوی در مورد کسانی که در صهیون اسکان خواهند یافت سخن میگوید که گویی فرزندان آن شهر هستند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
خداوند[یهوه] همچنان به نحوی با صهیون سخن میگوید که گویی صهیون یک شخص است.
معانی محتمل: ۱) آن ظالمان به حدی گرسنه خواهند شد که گوشت تن دوستان مرده خود را خواهند خورد. ترجمه جایگزین: «باعث میشوم کسانی که بر تو ظلم میکنند گوشت تن خود را بخورند» یا ۲) خداوند[یهوه] به نحوی از اینکه ظالمان میان خود به جدال میپردازند و یکدیگر را نابود میکنند سخن میگوید که گویی آنها خود را میخورند. ترجمه جایگزین: «باعث خواهم شد که ظالمین بر تو، خود را نابود کنند درست گویی که گوشت تن خود را میخورند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
معانی محتمل: ۱) آن ظالمان به حدی تشنه خواهند شد که خون تن دوستان مرده خود را خواهند نوشید. ترجمه جایگزین: «باعث میشوم کسانی که بر تو ظلم میکنند خون دوستان خود را بنوشند و مثل مستان ضعیف شوند» یا ۲) خداوند[یهوه] به نحوی از اینکه ظالمان میان خود به جدال میپردازند و یکدیگر را نابود میکنند سخن میگوید که گویی آنها خون خود را مینوشند. ترجمه جایگزین: «آن قدر خون دوستان خود را میریزند که گویی از آن شراب مست میشوند» (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)