برخی از ترجمهها آیات منظوم را در سمت چپ و با فاصله بیشتری از مابقی متن قرار میدهند تا خواندن آنها آسانتر شود. ترجمه ULB این کار را با آیات منظوم ۷: ۷- ۹، ۱۸- ۲۵ انجام میدهد.
برخی از ترجمهها این کلمه را به «باکره» ترجمه کردهاند. بسیاری باور دارند این کلمه به مسیح موعود که از زنی باکره متولد میشود، اشاره دارد. چنین رویکردی تنها یک وجه از این کلمه را بازتاب میدهد، بنابراین اکثر ترجمهها از پیگیریِ چنین روشی خودداری کردهاند تا معنایی ضمنی و خاص به این واژه ندهند.[در فارسی به زن یا دختر باکره ترجمه شده]
(See: /WA-Catalog/en_tw?section=kt#christ)
کلمه «اسرائيل» در این باب به پادشاهی[قلمرو] شمالی اسرائيل اشاره دارد و در بر گیرنده تمام قوم نیست. همچنین در این باب به آنها «افرایم» نیز گفته شده که برجستهترین قبیله در آن ناحیه بود.
«وقتی آحاز...پادشاه یهودا بود.» این قسمت به زمان اتفاق افتادن آن رویدادها اشاره دارد.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
اسامی مردان
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
نویسنده به نحوی سخن میگوید که گویی پادشاه و سپاه تحت رهبری آنها یکی هستند. ترجمه جایگزین: «رصین...و فقح...سپاهیان خود را هدایت کردند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-synecdoche)
نویسنده به نحوی سخن میگوید که گویی شهر و ساکنین آن یکی هستند. ترجمه جایگزین: «به جنگ بر علیه مردم اورشلیم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
این قسمت را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «خاندان داوود خبر را شنیدند» یا «کسی به خاندان داوود خبر داد» (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
کلمه «خاندان[خانه]» کنایه از خانوادهایست که در آن خانه زندگی میکنند. ترجمه جایگزین: «آحاز پادشاه و مباشرین او»[در فارسی متفاوت انجام شده]
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
«اَرام» و «افرایم» اشاره به پادشاهان آنها دارند. «افرایم» همچنین به کل قلمرو[پادشاهی] اسرائيل اشاره دارد. ترجمه جایگزین: «رصین، پادشاه اَرام به فقح پادشاه اسرائيل کمک میکرد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-synecdoche)
لرزیدن دل آنها از این اخبار با نحوه تکان خوردن درختان هنگام وزش باد از میان آنها مقایسه شده است. ترجمه جایگزین: «اَحاز و مردمش بسیار ترسیده بودند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-simile)
اشعیا به نحوی در مورد اتفاقاتی که برای او افتاده می نویسد که گویی این اتفاقات برای کسی دیگر رخ دادهاند.
مترجمین میتوانند این جمله را در پانوشت اضافه کنند: «نام شاریاشوب به معنی ‘باقی ماندگان بز میگردند‘ است.» احتمالاً معنی این اسم باعث امیدواری آحاز شد.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
«جایی که آب از تونل خارج میشود و به برکه فوقانی میرود»
گودال یا نقبی است که کسی برای جاری شدن آب کنده است.
اگر در زبان خود برای اشاره به جاده یا مسیری که ناهمواریهای آن پر شده کلمهای دارید، در این قسمت میتوانید از آن استفاده کنید.
معانی محتمل: ۱) این اسم خاص است که آن مزرعه را به آن نام میشناختند یا ۲) اسمی معمول است که برای حرف زدن در مورد آن مزرعه از آن استفاده میشد. «مزرعه گازر[رختشور]» یا «زمینی که مردان در آن پشم میشویند» یا «زمینی که زنان در آن لباس میشویند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
معانی محتمل «گازر»: ۱) مردی که پشم زده شده گوسفندان را میشوید، «مزرعه پشم شوی» یا ۲) زنی که لباسهای کثیف را میشوید «مزرعه رختشوی»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
«به آحاز بگو»
خدا رصین و فقح را با هیزمهایی مقایسه میکند که آتش آنها خاموش شده و حالا فقط دود میکنند. خدا به این طریق تاکید میکند که آنها تهدیدی جدی برای یهودا نیستند. این قسمت را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «نگذار رصین و فقح تو را بترسانند؛ خشم بسیار آنها مثل چوب سوزانی است که آتش آن خاموش شده و حالا فقط دود میکند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
کلمات «ترس» و «ضعیف» هر دو یک معنا دارند و ترجمه یک کلمه هستند. ترجمه جایگزین: «ترسان»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-doublet)
خداوند[یهوه] همچنان آن چه را به اشعیا میگوید که او باید به آحاز انتقال دهد(اشعیا ۷: ۳).
کلمه «ارام» و «افرایم» به پادشاهان آن سرزمینها اشاره دارند. «افرایم» همچنین به قلمرو[پادشاهی] شمالی اسرائيل اشاره دارد. ترجمه جایگزین: «رصین پادشاه ارام و فقح پسر رملیا، پادشاه اسرائيل»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-synecdoche)
این اسم یک مرد است. ببییند این اسم را در اشعیا ۷: ۱ چطور ترجمه کردهاید.
ضمیر «تو» مفرد است و به آحاز اشاره دارد.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-you)
هویت این مرد مشخص نیست.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
خداوند[یهوه] همچنان آن چه را به اشعیا میگوید که او باید به آحاز انتقال دهد( اشعیا ۷: ۳).
کلمه «سر» کنایه از مهمترین قسمت است. اینجا به طور ضمنی اشاره شده که رصینْ تنها یک انسان است پس نمیتواند مانع برنامه خدا شود. معنای این قسمت را میتوان در ترجمه مشخص کرد. ترجمه جایگزین: «رصین، پادشاه دمشق که تنها یک انسان است»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
«۶۵ سال»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-numbers)
کلمه «افرایم» به سراسر قلمرو[پادشاهی] شمالی اسرائيل اشاره دارد. این قسمت را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «سپاهی افرایم را نابود میکند و دیگر کسی در اسرائيل نخواهد بود»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
این یعنی فقح پادشاه سامره و تمام اسرائیل است. ترجمه جایگزین: «فقح پادشاه سامره، مردی ضعیف است»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
این قسمت را میتوان به حالت مثبت بیان کرد. ترجمه جایگزین: «اگر همچنان به من باور داشته باشید، قطعاً مصون خواهید ماند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-doublenegatives)
«مگر این که نمانید»
این صفحه تعمداً خالی گذاشته شده است.
خداوند[یهوه] با استفاده از کلمات «عمقها» و «اعلی» میگوید که آحاز هر چه را میتواند از او بخواهد.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-merism)
اسم معنای «عمقها» و «اعلی» را میتوانید به حروف اضافه ترجمه کنید. «مکانهای که پایین شما...و بالای شما»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)
«از خداوند[یهوه] نشانی نمیخواهم»
کلمه «خاندان[خانه]» کنایه از خانوادهای است که در آن خانه زندگی میکنند. ببینید این قسمت را در اشعیا ۷: ۲ چطور ترجمه کردهاید. ترجمه جایگزین: «احاز پادشاه، شما و مباشرین شما»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
اینجا در اصل از حالت سوالی استفاده شده که بر گناه عظیم پادشاه تاکید میکند. ترجمه جایگزین: «صبر مردم را امتحان کردهای! حالا صبر خدای من را هم امتحان میکنی!» [در فارسی متفاوت]
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)
اینجا در اصل از عبارت «[زن جوان]» استفاده شده است. برخی از نسخ باستانی و معاصر این عبارت را به «باکره حامله میشود» ترجمه کردهاند، در حالی که برخی دیگر آن را به «زن جوان حامله میشود» ترجمه کردهاند. [در فارسی متفاوت انجام شده]
مترجمین میتوانند در پانوشت این جمله را اضافه کنند: «این اسم به معنای ‘خدا با ما‘ است»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
معانی محتمل: ۱) «زمانی که آن کودک به حدی بزرگ شود که کره و عسل بخورد، میتواند شر را دفع و نیکویی را برگزیند» چنین برداشتی تاکید میکند که کودک هنگامی که میتواند خوبی را به جای بدی بر گزیند بسیار کم سن و سال خواهد بود یا ۲) «تا زمانی آن کودک کره و عسل خواهد خورد که به حدی بزرگ شود که شرارت را رد کند و نیکویی را برگزیند.» مردم یهودا وقتی کودک دوازده ساله میشد او را در قبال انجام کار درست مسئول میدانستند. چنین امری تاکید میکند که مردم تنها تا دوازده سال دیگر میتوانند کره و عسل بخورند، چون اکثر قوم اسرائيل کشته یا به اسارت برده میشوند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
شیری که طی روندی تبدیل به مادهای جامد و نرم میشود.
کلمه «بدی» و «خوبی» اشارهای کلی به بدی و خوبی دارند. ترجمه جایگزین: «از شرارت کردن خودداری و نیکویی کردن را بر میگزیند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-nominaladj)
اشعیا همچنان نشانی را که خدا به خانواده داوود میدهد، توصیف میکند.
کلمه «بدی» و «خوبی» اشارهای کلی به بدی و خوبی دارند. ببینید این قسمت را در اشعیا۷: ۱۵ چطور ترجمه کردهاید. ترجمه جایگزین: «از شرارت کردن خودداری و نیکویی کردن را بر میگزیند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-nominaladj)
«میترسی.» کلمه «شما» مفرد است و به آحاز اشاره دارد.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-you)
این به مردم یهودا اشاره دارد.
قبل از اینکه کودک بداند که باید از بدی دوری کند و خوبی را برگزیند (اشعیا ۷: ۱۵)
«خداوند[یهوه]...صدا میزند» یا «خداوند[یهوه]...فرا میخواند»
اینجا به نحوی از سپاه مصر و آشور سخن گفته شده که گویی حشراتی هستند که به زمین اسرائيل هجوم میآورند. این قسمت را میتوان در قالب آرایه ادبی تشبیه بیان کرد. ترجمه جایگزین: «برای سپاهیان مصر و آشور و سربازانی که مثل مگس و زنبورند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphorand /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-simile)
این صفحه تعمداً خالی گذاشته شده است.
اشعیا همچنان زمانی را توصیف میکند که سپاه آشور به اسرائيل حمله خواهد کرد.
کلمه «استره» استعاره از پادشاه آشور و سپاه اوست و خداوند[یهوه] به نحوی از آن پادشاه سخن میگوید که گویی پادشاه مردی است که کار خداوند[یهوه] را انجام میدهد و سپس در قبال آن پولی دریافت میکند. ترجمه جایگزین: «خداوند[یهوه] پادشاه آشور را از فرای رود فرات فرا میخواند تا برای او کار کند و ریش شما را بتراشد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
این قسمت را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «که خریده[گرفته] است»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
تراشیدن موی کسی کار بدی به حساب میآمد؛ تراشیدن «موی پا» بدتر از آن و تراشیدن «ریش» شخص بدتر از همه بود.
اشعیا نمیگوید که خداوند[یهوه] قرار است موی سر، پا و صورت چه کسی را بتراشد ولی آحاز و مخاطبین متوجه میشوند که آن شخص یک مرد است و «مرد» استعاره از کسانی است که در سرزمین یهودا زندگی میکنند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
کلمه «سر» اشاره به مویی دارد که بر سر رشد میکند. ترجمه جایگزین: «موی سر» [در فارسی انجام شده]
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
معانی محتمل: ۱) این قسمت روشی مودبانه برای اشاره به موی پایین تنه است یا ۲) این کلمات به موی پا اشاره دارند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-euphemism)
«تیغ خواهد تراشید.» اگر زبان شما فاعل بودن کسی برای «سترده خواهد شد» را الزامی میداند، میتوانید این قسمت را به «خداوند[یهوه] هم خواهد تراشید» ترجمه کنید. [در فارسی انجام شده]
این صفحه تعمداً خالی گذاشته شده است.
اسم معنای «فراوانی» را میتوان به جزئی از جمله ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «چون شیر فراوان میدهند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)
اشعیا همچنان زمانی را توصیف میکند که سپاه آشور به سرزمین اسرائيل حمله خواهد کرد.
«هزار تاک...بود.» زمانی که اشعیا این کتاب را مینوشت، تاکستانهایی با هزار درخت مو یا شاید بیشتر وجود داشت. او میگوید که این تاکستانها تبدیل به خار و خس میشوند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-numbers)
«۱۰۰۰ سکه نقره.» «پاره نقره» سکه نقره است و یک پاره از آن معادل حقوق چهار روز یک کارگر بود. ترجمه جایگزین: «۱۰۰۰ سکه نقره»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-numbers and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-bmoney)
کلمات «خار» و «خس» هر دو اشاره به بیفایدگی دارند. لازم نیست که هر دو را ترجمه کنید. ترجمه جایگزین: «بوتههای خار» یا «بوتههای خس»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-doublet)
دلیل آمدن شکارچیان به آن زمین را میتوان در ترجمه مشخص کرد. ترجمه جایگزین: «چون چیزی جز خس، خار و وحوش در آن زمین نخواهد بود»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
این قسمت را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «قوم[مردم] از تپهها، جایی که زمانی خاک آن آماده کاشت شده...دوری میکنند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)