برخی از ترجمه ها آیات منظوم را در سمت چپ و با فاصله بیشتری از مابقی متن قرار میدهند تا خواندن آنها آسانتر شود. ترجمه ULB این کار را با آیات منظوم در ۶: ۳- ۴، ۷ ۹- ۱۳ انجام داده اند.
رویای موصوف در این باب احتمالاً صحنهای از آسمان است.
(See: /WA-Catalog/en_tw?section=kt#heaven)
این باب روایت خواندگی اشعیا برای خدمت نبوتی را تعریف میکند. همچنین قدوسیت خدا را تایید میکند و اشعیا از نیاز خود به قدوسیت آگاه میشود.
(See: /WA-Catalog/en_tw?section=kt#call and /WA-Catalog/en_tw?section=kt#prophet and /WA-Catalog/en_tw?section=kt#holy)
نحوه سخن گفتن خداوند[یهوه] در این اجتناب ناپذیری مجازات شدن مردم یهودا توسط او را نشان میدهد. آنها باید مجازات شوند و برای توبه کردن بسیار دیر است.
(See: /WA-Catalog/en_tw?section=kt#repent)
کلمات «بلند» و «عالی» بر بلندی تخت پادشاهی و هر چه اطراف آن است تاکید میکنند. بلندی تخت، اشاره به عظمت و قدرتمندی خداوند دارد.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-doublet)
دربار پر شده بود. کلمهای که به جای آن از «هیکل» استفاده شده معمولاً برای اشاره به دربار به کار میرفت.
کلمه سرافین جمع است. این یعنی خداوند بر تخت مینشیند و سرافین میایستند یا نزدیک او پرواز میکنند و آماده خدمت کردن به او هستند.
این کلمه نشان میدهد که این مخلوقات احتمالاً ظاهری آتشناک یا شبیه به مار داشتهاند. چون دقیقاً نمیدانیم که «سرافین» به چه معناست شما میتوانید آن را به «موجودات بالدار» یا «مخلوقات بالدار» ترجمه کنید. همچنین میتوانید این کلمه را از زبان اصلی قرض بگیرید و از آن در ترجمه خود استفاده کنید.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-unknown and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-transliterate)
«هر سراف شش بال داشت» یا «هر موجود شش بال داشت»
کلمات «بال» و «سرافین» از مضمون برداشت میشوند. ترجمه جایگزین: «هر یک از سرافین با دو بال روی خود و با دو بال پایهای خود را میپوشانید و با دو بال دیگر پرواز میکرد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-ellipsis)
اشعیا همچنان رویای خود را توصیف میکند.
«سرافین یکدیگر را صدا زدند و گفتند» یا «موجودات بالدار به یکدیگر اعلام کردند»
سه بار تکرار شدن کلمه «قدوس» نشان از قدوسیت کامل خداست. ترجمه جایگزین: «خداوند یهوه صبایوت[سپاهان] بیش از هر چیز قدوس است» یا «خداوند یهوه صبایوت کاملاً مقدس است»
اینجا به نحوی از زمین سخن گفته شده که گویی ظرف است و جلال محتویات آن است. ترجمه جایگزین: «همه چیز بر زمین گواه از جلال خداست»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
اشعیا همچنان رویای خود را توصیف میکند.
«وقتی سرافین صدا میزدند، صدای آنها دروازهها و بنیاد آنها را میلرزاند»
این قسمت را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «دودْ هیکل را پر کرد» یا «دود دربار را پر کرد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
این قسمت را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «به شدت در سختی هستم! اتفاقات بدی برای من میافتد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
کلمه «لب» اشاره به سخن شخص دارد. اینجا به نحوی از این که مردم سخنان غیرقابل قبول را مطرح میکنند سخن گفته شده که گویی لبهای آنها جسماً ناپاک است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
«خداوند[یهوه] فرمانده سپاه فرشتگان»
کلمه «چشمان» اشاره به کل شخص دارد. ترجمه جایگزین: «دیدهام»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-synecdoche)
اشعیا همچنان رویای خود را توصیف میکند.
این کلمه نشان میدهد که این مخلوقات احتمالاً ظاهری آتشین یا شبیه به مار داشتهاند. چون دقیقاً نمیدانیم که «سرافین» به چه معناست، شما میتوانید آن را به «موجودات بالدار» یا «مخلوقات بالدار» ترجمه کنید. همچنین میتوانید این کلمه را از زبان اصلی قرض بگیرید و از آن در ترجمه خود استفاده کنید. ببینید این کلمه را در اشعیا ۶: ۲ چطور ترجمه کردهاید.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-unknown and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-transliterate)
ابزاری که برای گرفتن یا نگه داشتن چیزی استفاده میشود.
این دو عبارت اساساً یک معنا دارند. این قسمت را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «خداوند[یهوه] عصیان تو را دور کرده است و گناهانت را بخشیده است»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-parallelism and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
اینجا به نحوی از این که خداوند[یهوه] شخص را گناهکار نمیداند، سخن گفته شده که گویی «عصیان» جسمی است که شخص میتواند آن را از کسی دیگر دور کند. (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
اشعیا همچنان رویای خود را تعریف میکند.
کلمه «آواز» اشاره به خود خداوند[یهوه] دارد. ترجمه جایگزین: «خداوند[یهوه] میگوید»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-synecdoche)
اینجا به طور ضمنی اشاره شده که خداوند کسی را میفرستد تا پیغام او را به قوم اسرائيل اعلام کند. ترجمه جایگزین: «چه کسی را به عنوان قاصد باید نزد قوم خود بفرستم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
اینجا به نظر میرسد که «برای ما» اشاره به خداوند[یهوه] و اعضای شورای آسمانی او دارد، کسانی که او با آنها حرف میزند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-inclusive)
«قوم[مردم] اسرائيل»
معانی محتمل: ۱) جملات امری «نخواهید فهیمد» و «درک نخواهید کرد» معرف چیزی است که خدا باعث آن میشود. ترجمه جایگزین: «گوش خواهید داد ولی خداوند[یهوه] اجازه فهم به شما نمیدهد؛ به دقت نگاه میکنید ولی خداوند[یهوه] به شما اجازه درک نخواهد داد» یا ۲) نویسنده با استفاده کلمات دستوری «شنید» و «نگریست» به مفهوم« اگر» میپردازد. ترجمه جایگزین: «حتی اگر گوش دهید نخواهید فهمید؛ حتی اگر به دقت بنگرید، درک نخواهید کرد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-imperative)
شما میتوانید اطلاعات برداشت شده از مضمون را به روشنی در ترجمه خود بیان کنید. «به پیغام خداوند گوش دهید، ولی معنای آن را نمیفهیمد؛ به عمل خداوند[یهوه] بنگرید اما معنای آن را نمیفهمید»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-ellipsis)
خداوند[یهوه] همچنان به اشعیا میگوید وقتی که او را برای موعظه کردن[بشارت دادن] نزد قوم میفرستد، چه کاری باید انجام دهد.
کلمه «دل» اشاره به ذهن شخص دارد. اینجا به نحوی از شخصی که درست نمیتواند فکر کند ، توان درک ندارد و نسبت به اتفاقی که میافتد بیاهمیت است سخن گفته شده که گویی دل او حساسیت خود را از دست میدهد. ترجمه جایگزین: «توان درک این افراد را بگیر» یا «ذهن این اشخاص را کند گردان»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
شاید طبیعیتر باشد که در این قسمت «دل» و «این» را به حالت جمع ترجمه کنید. ترجمه جایگزین: «دلهای این مردم را...بساز»
این فرمان یعنی خداوند[یهوه] از پیغام اشعیا استفاده میکند تا باعث درک کمتر مردم شود و به واسطه پیغام او حساسیت آنها نسبت به کار خداوند[یهوه] کمتر خواهد کرد.
کاری کن که نتوانند بشنوند و ببینند. اینجا به نحوی از کار اشعیا برای این که قوم پیغام خدا یا آن چه انجام میدهد را درک نکنند سخن گفته شده که گویی اشعیا آنها را کر و کور میکند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
اینجا به نحوی از توانایی مردم برای درک پیغام خداوند[یهوه] و عمل او سخن گفته شده که گویی مردم میتوانند جسماً او را ببینند و صدای او را بشنوند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
«دل» اشاره به ذهن شخص دارد. اینجا به نحوی از درست درک کردن و اهمیت دادن به اتفاقی که در حال رخ دادن است سخن گفته شده که گویی مردم با دلهای خود درک میکنند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
اینجا به نحوی از توبه و اطاعت کردن از خداوند[یهوه] سخن گفته شده که گویی قوم جسماً به سوی او میچرخند. ترجمه جایگزین: «دوباره من را دنبال کن» یا «سپس باز به من اتکا کن»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
این قسمت را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «من آنها را شفا میدهم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
«تا همه شهرها و خانهها نابود شوند و کسی آنجا زنده نماند»
کلمه «[فرو میریزد]» اصطلاحی به معنای بدتر شدن اوضاع است. ترجمه جایگزین: «آن زمین که ویرانهای متروک میشود»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
خداوند[یهوه] در این قسمت با استفاده از سوم شخص خود را خطاب قرار میدهد. ترجمه جایگزین: «تا من، خداوند[یهوه] تمام مردم را به سرزمینهای دور بفرستم تا کسی دیگر باقی نماند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-123person)
این قسمت را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «سپاهیان از سرزمین اسرائيل را نابود میکنند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
این تشبیه یعنی خداوند[یهوه] حتی پس از نابود کردن اسرائيل همچنان کسانی را قوم اسرائيل جدا میکند تا به او خدمت کنند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-simile)
نوعی درخت بلوط است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-unknown)
اینجا در اصل از دو کلمه متفاوت استفاده شده است. کلمه اول اشاره به تنه اصلی درخت دارد و کلمه دوم اشاره به باقی مانده تنه درختی اشاره میکند که در زمین مانده است.
اینجا به نحوی از کسانی که بعد از نابودی اسرائيل به دست سپاهیان به خداوند[یهوه] خدمت میکنند سخن گفته شده که گویی مثل دانه[ذریت] مقدس کنار گذاشته شدهاند.