Esther 5

نکات کلی استر ۵

ساختار و قالب‌بندی

این باب با بخشی درباره سقوط هامان آغاز می‌شود. (باب‌های ۵-۷)

مفاهیم خاص در این باب

احترامِ استر

استر در نهایت احترام به پادشاه نزدیک می‌شود. با این عمل، شخصیت او در نظر پادشاه محترم گردید.

(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)

Esther 5:1

در مقابل‌ ورودی خانه‌

«آن سوی اطاق سمت درب ورودی خانه» یا «روبه‌روی ورودی خانه»

Esther 5:2

او در نظر وی‌ التفات‌ یافت‌

کلمه «نظر» به دیدگاهِ پادشاه اشاره می‌کند و استعاره‌ایست از ارزیابی استر از سوی پادشاه. این جمله را می‌توان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «پادشاه از او خشنود بود» یا «پادشاه او را تأیید کرد»

(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)

وی چوگان‌ طلا را كه‌ در دست‌ داشت‌، به‌ سوی‌ او دراز كرد

او این عمل را به نشانه خشنودی از استر انجام داد.

نوک عصا را لمس‌ كرد

او این عمل را احتمالاً به نشانه احترام به اقتدار پادشاه و تشکر از محبتش نسبت به او انجام داد.

Esther 5:3

اگر چه‌ نصف‌ مملكت‌ باشد، به‌ تو داده‌ خواهد شد

این جمله را به حالت معلوم می‌توان بیان کرد. ترجمه جایگزین: «اگر که نیمی از مملکت را درخواست کنی، به تو خواهم داد»

(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)

Esther 5:4

اگر به‌ نظر پادشاه‌ پسند آید، پادشاه‌ با هامان‌ بیاید ... برای او

برای نشان دادن احترام به پادشاه، گاهی مردم او را با «ضمیر دوم شخص» می‌خواندند. این جمله را می‌توان با «ضمیر دوم شخص» همراه با کلمات دیگر که نشان دهنده احترام هستند، ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «ای پادشاه، اگر این تو را خشنود می‌سازد، بیا و هامان را بردار ... برای تو» یا «آقا، اگر تو با انجام این عمل خشنود می‌شوی، بیا و اجازه بده هامان نیز با تو بیاید ... برای خودت»

(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-123person)

هامان

به ترجمه این نام مردانه در کتاب استر ۳: ۱ نگاه کنید.

(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)

Esther 5:5

اطلاعات کلی:

این صفحه تعمداْ خالی است.

Esther 5:6

مسؤول‌ تو چیست‌

اسم انتزاعی «مسؤول» را می‌توان با فعل «درخواست کردن» یا «خواستن» بیان کرد. ترجمه جایگزین: «چه می‌طلبی؟» یا «چه چیز می‌خواهی؟»

(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)

به‌ تو داده‌ خواهد شد

این جمله را به حالت معلوم می‌توان بیان کرد. ترجمه جایگزین: «آنچه را که می‌خواهی به تو خواهم داد» یا «آنچه را که درخواست کنی، انجام خواهم داد»

(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)

درخواست تو چیست

اسم انتزاعی «درخواست» را می‌توان با فعل «درخواست کردن» یا «خواستن» بیان کرد. ترجمه جایگزین: «چه می‌طلبی؟» یا «چه می‌خواهی؟»

(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)

اگرچه‌ نصف‌ مملكت‌ باشد، برآورده‌ خواهد شد

این جمله را به حالت معلوم می‌توان بیان کرد. ترجمه جایگزین: «اگر که نیمی از مملکت را بخواهی، به تو خواهم داد»

/WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)

Esther 5:7

مسؤول‌ و درخواست‌ من

کلمات «مسؤول» و «درخواست» معانی مشابهی دارند. احتمالاً از این کلمات با هم به عنوان صحبتی بسیار رسمی و محترمانه خطاب به پادشاه استفاده کرده‌اند.

(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-doublet)

Esther 5:8

اگر در نظر پادشاه‌ التفات‌ یافتم‌ و اگر پادشاه‌ مصلحت‌ داند

برای نشان دادن احترام به پادشاه، گاهی مردم او را با «ضمیر دوم شخص» می‌خواندند. این جمله را می‌توان با «ضمیر دوم شخص» همراه با کلمات دیگر که نشان دهنده احترام هستند، ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «اگر که تو از من خشنود هستی، ای پادشاه، و اگر این تو را راضی می‌کند»

See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-123person)

اگر در نظر پادشاه‌ التفات‌ یافتم‌

«التفات یافتن» در اینجا اصطلاحی به معنی تأیید یا خشنودی از او می‌باشد. «در نظر پادشاه» استعاره‌ است به نشانه ارزیابی موقعیت توسط پادشاه. ترجمه جایگزین: «اگر که پادشاه من را بیازماید و تأیید کند» یا «اگر که پادشاه از من خشنود باشد»

(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)

بگذار پادشاه و هامان بیایند

این جمله را می‌توان با کلمه «تو» همراه با کلمات دیگر که احترام را نشان می‌دهند، ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «لطفاً آمده و هامان را هم بیاورید» یا «لطفاً بیایید و اجازه دهید که هامان با شما بیاید»

(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-123person)

امر پادشاه‌ را به جا خواهم‌ آورد

این جمله را می‌توان با «ضمیر دوم شخص» همراه با کلمات دیگر که نشان دهنده احترام هستند، ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «امر تو را بجا خواهم آورد»

(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-123person)

Esther 5:9

مردخای برنمی‌خیزد

برخاستن نشانه احترام بود. مرخای عملی را که نشانه احترام به هامان بود، انجام نداد.

به‌ شدّت‌ غضبناک شد

«پر شدن از خشم» نشان‌دهنده بسیار عصبانی شدن است. ترجمه جایگزین: «او بی‌اندازه خشمگین بود»

(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)

Esther 5:10

با این وجود

این را می‌توان با عبارتی ترجمه کرد. «با اینکه بسیار عصبانی بود»

هامان‌ خودداری‌ نموده‌

خودداری کردن نشان‌دهنده امتناع از انجام کاری است که شخص بسیار مایل به انجام آن است. هامان می‌خواست به مردخای نشان دهد که بسیار عصبانی است. ترجمه جایگزین: «هامان از نشان دادن میزان خشمش امتناع کرد»

(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)

زَرَش‌

این نامی زنانه است.

(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)

Esther 5:11

هامان‌ برای‌ ایشان‌، فراوانی توانگری خود را بیان کرد

«فراوانی» و «توانگری» اسامی انتزاعی هستند. ترجمه جایگزین: «هامان به آنان درباره عظمت ثروتش گفت» یا «هامان  به آنان درباره چیزهای عالی و عظیم بسیاری که نصیبش شده بود، گفت»

(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)

تمامی عظمتی‌ را كه‌ پادشاه‌ به‌ او داده‌

اسم انتزاعی «عظمت» با فعل «ترفیع یافتن» بیان شده است. به این معنی که پادشاه سمت مهمتری به او داده. ترجمه جایگزین: «چطور پادشاه  بارها او را ترفیع داده و از او تجلیل کرده»  یا «چطور پادشاه بارها با دادن سمتی مهمتر از او تجلیل کرده»

(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)  

او را بر سایر رؤسا و خدّام‌ پادشاه‌ برتری‌ داده‌ بود

برتری داشتن بر اشخاص نشان‌دهنده مهمتر شدن از آنها است. ترجمه جایگزین: «به طوری که او از همه رؤسا و خدام پادشاه مهمتر شده»

(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)

 

Esther 5:12

كسی‌ را سوای‌ من‌

این عبارت را به طور مثبت می‌توان بیان کرد. ترجمه جایگزین: «فقط من»

Esther 5:13

نزد من‌ هیچ‌ است‌

«من را شادمان نمی‌سازد» یا «من را خشنود نمی‌کند»

Esther 5:14

داری

سازه‌ای برای کشتن افراد از آن استفاده می‌شد که در چنین روشی انتهای طناب بر بالای سازه گره می‌خورد و انتهای دیگر آن دور گردن فرد بسته می‌شد و به این طریق آنها را حلق‌آویز می‌کردند.  به ترجمه کتاب استر ۲: ۲۳ نگاه کنید.

(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-unknown)

بلندی پنجاه‌ ذراع‌

«بلندی ۵۰ زراع.» این مقدار را می‌توان به مقیاس امروزی تبدیل کرد. ترجمه جایگزین: «بلندی بیست و سه متر»

(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-numbers and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-bdistance)

دار را حاضر كردند

«به افرادش گفت که دار را درست کنند»

به‌ نظر هامان‌ پسند آمده‌

«هامان این ایده را دوست داشت»