استر ملکه شد
استر زنی فروتن بود و به توصیه مقامات درباره نحوه پوشش خود هنگام ملاقات با پادشاه گوش داد. پادشاه نیز استر را به عنوان ملکه جدید برگزید.
مردخای به پادشاه دربرابر توطئهای هشدار میدهد.
پسرعموی استر، مردخای، پی برد که دو نفر نقشه قتل پادشاه را چیدهاند. او به استر گفت، سپس به پادشاه نیز اعلام کرد. او همچنین مردخای را به خاطر این که موضوع را به او گفته بود، تشویق کرد.
این رویدادی جدید را نشان میدهد که مدتی بعد اتفاق افتاد.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#writing-newevent)
این جمله را به حالت معلوم میتوان بیان کرد. ترجمه جایگزین: «به خادمینت بگو که بیابند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
شخص مربوطه به نشانه احترام به پادشاه با ضمیر سوم شخص صحبت میکند. ترجمه جایگزین: «برای تو»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-123person)
خدمتکاران جوان همچنان با پادشاه صحبت میکردند.
خادمین به نشانه احترام با ضمیر سوم شخص با پادشاه صحبت میکنند. ترجمه جایگزین: «تو باید ... خادمینت»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-123person)
به منطقهای بزرگ که کشورها را برای هدفی دولتی تقسیم میکنئ، گفته میشود. ببینید چگونه در استر ۱: ۱ این را ترجمه نمودهاید.
جاییکه همسران مردی با همسران زیادی زندگی میکردند
به قلعه، دژ یا مکانی سلطنتی اشاره میکند. ببینید چگونه در استر ۱: ۲ این را ترجمه نمودهاید.
به ترجمه نام این مکان در کتاب استر ۱: ۲ نگاه کنید.
See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
این جمله را به حالت معلوم میتوان بیان کرد. ترجمه جایگزین: «هیجای، که خواجهسرای پادشاه و مستحفظ زنان هست، از آنان مراقبت کند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
نامی مردانه است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
«لوازم آرایشی» وسایلی از قبیل کرم، لوسیون، یا پودر است که زنان معمولاً برای صورت و بدنشان استفاده میکنند تا ظاهرشان را بهتر کنند.
خادمین به نشانه احترام با ضمیر سوم شخص با پادشاه صحبت میکنند. ترجمه جایگزین: «تو را پسند آمد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-123person)
مُرْدِخای را به عنوان شخصیت جدید داستان معرفی میکند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#writing-participants)
به ترجمه نام این شهر در کتاب استر ۱: ۲ نگاه کنید.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
«یائیر،» «شِمْعی،» و «قَیس» مرادانی هستند که مُرْدِخای از نسل آنان بود.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
«از قوم بنیامین»
این اطلاعات پس زمینه بیان میکند که چطور مردخای برای زندگی در شوشن آمد. این را به حالت معلوم میتوان بیان کرد. ترجمه جایگزین: «نَبُوكَدْنَصَّر پادشاه بابل او را اسیر کرده بود و مابقی را به همراه یکنیا، پادشاه یهودا تبعید کرد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#writing-background and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
در متن عبری مشخص نیست که درباره چه کسی سخن میگوید. شاید از قیس سخن میگوید که پدرِ پدربزرگ مردخای است. اگه منظور خودِ مردخای است، بنابراین در زمان وقوع رویداد مربوط به استر بینهایت پیر بود. بسیاری از نسخههای جدید این موضوع را مشخص نکردهاند. تعداد کمی از نسخهها، ازجمله UDB، فرض را براین میگزارد که مردخای بوده که از اورشلیم اسیر شده.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
در این بخش به اطلاعات پسزمینه درباره مردخای و بیان رابطه وی با استر ادامه میدهد.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#writing-background)
نام عبری استر است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
«عموزادهاش را»
«پدر و مادرش مرده بودند»
«از او همچون دختر خودش مراقبت میکرد»
این جمله را به حالت معلوم میتوان بیان کرد. ترجمه جایگزین «بعد از این که پادشاه دستور داد تا زنی زیبا برایش بیابند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
«بیان کرد»
این جمله را به حالت معلوم میتوان بیان کرد. ترجمه جایگزین: «آنان دختران بسیاری آوردند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
این را به حالت معلوم میتوان بیان کرد. ترجمه جایگزین: «هیجای شروع به مراقبت از آنان کرد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
این جمله را به حالت معلوم میتوان بیان کرد. ترجمه جایگزین: «هیجای، سرپرست زنان، وقتی استر را به خانه پادشاه آوردند، شروع به مراقبت از استر کرد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
ببینید این را در کتاب استر ۱: ۵ چگونه ترجمه نمودهاید.
این دو عبارت معانی مشابهی دارند و بر میزان خشنودی پادشاه از آن دختر تأکید میکند. ترجمه جایگزین: «دختر، بسیار او را خشنود ساخت»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-doublet)
«استر»
این صفحه تعمداً خالی است.
« اوضاع استر چگونه است» یا «درباره سلامتی استر»
آیات ۱۲-۱۴ اطلاعات پسزمینه درباره رسوم زنانی که همسر پادشاه میشدند، توضیح میدهد.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#writing-background)
«عملی مطابق با نیاز زنان»
آنچه که دختران انجام میدهند تا زیباتر و خوشبوتر به نظر آیند.
این جمله را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «او میتوانست هرچه را که میخواهد، بردارد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
ببینید این را در کتاب استر ۱: ۵ چگونه ترجمه کردهاید.
این اطلاعات پسزمینه در کتاب استر ۲: ۱۲ درباره رسوم زنانی است که همسر پادشاه میشدند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#writing-background)
به معنای صبح روز بعد است. این اطلاعات را میتوان به وضوح بیان کرد. ترجمه جایگزین: «صبح روز بعد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
«خانهای متفاوت»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-numbers)
«جایی که شَعَشْغاز ... خواجه اسرا از او مراقبت میکرد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
این بخش جدیدی از داستان را معرفی میکند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#writing-newevent)
این اطلاعات پسزمینه، رابطه استر با مردخای را به خواننده یادآوری میکند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#writing-newevent)
پدر استر و عموی مردخای
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
این را به حالت مثبت میتوان بیان کرد. ترجمه جایگزین: «او تنها آن چه که ... خواست»
به ترجمه این نام در کتاب استر ۲: ۳ نگاه کنید.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
این یک اصطلاح است. ترجمه جایگزین: «مورد پسند همه قرار گرفت»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
«طیبیت» نام ماه دهم گاهشمار عبری است. این مربوط به پایان ماه دسامبر و ابتدای ماه ژانویه در گاهشمار غربی است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-hebrewmonths and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-ordinaland /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-ordinal)
این کاربردی عاشقانه از کلمه «دوست داشتن» است.
این اصطلاحات معانی مشابهی دارند و بر میزان خشنودی پادشاه از استر تأکید میکند. ترجمه جایگزین: «بسیار مورد پسند او قرار گرفت»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-doublet)
پادشاه این کار را کرد تا به همه نشان دهد که او را ملکه خویش ساخته است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-symaction)
این کلمه به معنی ضیافت است و شاید روشن کردن چنین امری در ترجمه مفید باشد. ترجمه جایگزین: «پادشاه آنرا، "ضیافت اِسْتَر" نامید،»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
«مالیات کمتری نسبت به آنچه که جمع میکرد از ممالک جمع نمود»
منطقهای بزرگ است که بعضی کشورها را به سبب اهداف دولتی تقسیم کرده است. به ترجمه خود در کتاب استر ۱: ۱ نگاه کنید.
«سخاوتی که تنها یک پادشاه میتواند داشته باشد»
مشخص نیست دومین باری که جمع شدند، چه زمانی و به چه دلیل بوده است. بنابراین برخی نسخهها تا حدودی متن را تغییر دادهاند.
«یک بار دیگر» یا «وقتی دیگر»[ مرتبه دوم]
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-numbers)
معانی محتمل ۱) مردخای آنجا نشسته بود بنابراین میتوانست از طریق مردمی که از دروازه عبور میکردند، بشنود که استر چه کار میکند یا ۲) «نشستن بر دروازه پادشاه» اصطلاحی است به این معنی که به مردخای، سمتی از طرف شاه داده شده بود.
«دروازه کاخ پادشاه»
مردخای به او گفته بود که درباره رابطه خویشاوندی خود چیزی به کسی نگوید.
این رویدادی جدید در داستان را معرفی میکند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#writing-newevent)
این نام افراد است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
این جمله را به حالت معلوم میتوان بیان کرد. ترجمه جایگزین: «وقتی که مردخای از نقشه آنان مطلع شد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
این یک اصطلاح است. ترجمه جایگزین: «از طرف مردخای»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
این جمله را به حالت معلوم میتوان بیان کرد. ترجمه جایگزین: «پادشاه بررسی کرد و خبر را تأیید نمود، و دستور داد هر دو خادمش را بر دار بیاویزند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
این قسمت اشاره به ابزاری دارد که برای کشتن افراد از آن استفاده میکردند. در چنین روشی انتهای طناب را بر بالای سازه، گره میزدند و انتهای دیگر آن دور گردن فرد بسته میشد و به این طریق آنان را حلقآویز میکردند. ترجمه جایگزین: «چهارچوبی برای حلقآویز کردن افراد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-unknown)
این عبارت را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «آنان این حکایت را نگاشتند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)