در این باب، زنان به گلها تشبیه شدهاند. این استعاره میتواند زیبایی و ظرافت زن را توصیف کند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
حسن تعبیر/ به گویی
ممکن است برخی استعارههای استفاده شده در این باب نیاز به حسن تعبیر داشته باشد. این حسن تعبیرها به رابطه جنسی یا به عشق جسمانی زن و شوهر اشاره میکند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-euphemism)
See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#writing-poetry and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-parallelism
زن چنین میگوید که او یکی از هزاران گلی است که در زمین به عنوان گلهای زیبا شناخته شدهاند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
نام سرزمینی است مسطح و بدون درخت که انواع مختلف گلها و گیاهان در آن رشد میکنند.
زن چنین میگوید که او یکی از هزاران گلی است که در زمین به عنوان گلهای زیبا شناخته شدهاند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
گلی خوشبو با عطری شیرین که در مناطقی که آب زیادی وجود دارد، رشد میکند. نگاه کنید در غزل غزلها ۲: ۱-۲ چگونه آن را ترجمه کردهاید.
نواحی مسطح بین کوهها و نزدیک آب
یک گل، بسیار زیباتر از یک بوته خار است. مرد فکر میکند که آن زن بسیار زیباتر از زنان دیگر است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-simile)
«تویی که دوستت دارم». نگاه کنید در غزل غزلها ۹:۱ چگونه آن را ترجمه کردهاید.
دیگر دخترها
مردم از میوه درخت سیب [درخت زردآلو] لذت میبرند، اما درختان جنگل میوهای نمیدهند. زن، تنها از بودن در کنار مرد لذت میبرد، نه از بودن در کنار مردان دیگر.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-simile)
درختی که میوهای زرد و کوچک که بسیار شیرین است میدهد.اگر خوانندگان شما این درخت را نمیشناسند میتوانید از یک درخت میوه دیگر استفاده کنید یا عبارت کلی «درخت میوه» را به کار ببرید.
در اینجا واژه عبری به زمینی اشاره میکند که درختانی در آن رشد میکنند که مردم از آنها استفاده نمیکنند.
این عبارت، به مردی اشاره میکند که زن دوستش دارد. در برخی زبانها متداولتر است که مرد را اینگونه خطاب کنند «معشوق من». نگاه کنید در غزل غزلها ۱۳:۱ چگونه آن را ترجمه کردید. ترجمه جایگزین: «عزیزم» یا «معشوق من»
زن، شادمانی و آرامشی عظیم را از نزیک بودن به مرد احساس میکند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
زن از خوردن میوههای شیرین و از کنار مرد بودن لذت میبرد.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
معانی محتمل عبارتند از: ۱) فضای بسیار بزرگی که در آن پادشاه با غذاهایی مفصل همراه با شراب از مردم پذیرایی میکند. ۲) اتاقکی کوچک در یک تاکستان که زن و مرد میتوانند با هم تنها باشند.
معانی محتمل عبارتند از: ۱) عَلَم یا پرچم کنایهای است از محافظ نظامی. محافظ نظامی نیز استعارهای است از محبت مرد که به زن شجاعت میدهد زیرا زن از وارد شدن به سالن بزرگی که پادشاه در آن از افراد زیادی پذیرایی میکند عصبی و نگران است. ترجمه جایگزین: «حمایت محبتآمیز او راهنمای من بود و به من شجاعت داد» ۲) زن از طرز نگاه مرد به خود میدانست که میخواهد به او ابراز علاقه کند. ترجمه جایگزین: «او با محبت به من نگاه کرد» یا «زمانی که مرا نگریست پی بردم که میخواهد به من ابراز علاقه کند»۳) آنها ابراز علاقه کردند. ترجمه جایگزین: «او با محبت مرا پوشانید»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
«قدرت مرا به من بازگردانید» یا «به من انرژی دهید»
«به من قرصهای کشمش بدهید تا بخورم». قرصهای کشمش حبههایی هستند که از انگورهای خشک فشرده شده تهیه میشوند.
«با دادن سیب [زردآلو] مرا یاری رسانید» یا « با دادن سیب [زردآلو] به من کمک کنید»
زن از ضعف سخن میگوید، زیرا عشق او چنان قوی است که گویی عشق نوعی بیماری است. ترجمه جایگزین: «از آنجا که عشق من بسیار قوی است، احساس میکنم ضعیف هستم[ از شدت عشق احساس ضعف میکنم][ از شدت عشق ضعیف و نزار شدهام]»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
«بازوی چپ.... بازوی راست»
«مرا نگه میدارد»
«زنان جوان اورشلیم». این زنان جوان نمیتوانستند صدای زن را بشنوند و در آنجا حضور نداشتند. اما زن به گونهای صحبت میکند که گویی آنها حضور دارند و میتوانند صدای او را بشنوند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-apostrophe)
اگرچه دختران اورشلیم نمیتوانستند صدای زن را بشنوند، اما زن به گونهای صحبت میکند که گویی آنها میتوانند صدای او را بشنوند که میگوید اگر به عهد خود وفا نکنند، غزالها و آهوها آنها را مجازات خواهند کرد.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-apostrophe)
حیواناتی که شبیه آهو هستند و سریع حرکت میکنند.
«آهوی ماده»
«که در بیرون شهر/حومه زندگی میکنند». زمینی که در آن چیزی کشت نشده است.
در اینجا «محبوب» به کسی که خوابیده است و نمیخواهد بیدار شود تشبیه شده است. این استعاره نشان میدهد که زن و مرد نمیخواهند تا زمانی که معاشقه آنها تمام نشده است، کسی مزاحمشان شود. ترجمه جایگزین:« تا زمانی که معاشقه ما تمام نشده است، مزاحم ما نشوید»
See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-personification and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
اگر در زبان شما تنها یک کلمه برای بیدار کردن کسی از خواب وجود دارد، میتوانید این کلمات را ترکیب کنید. ترجمه جایگزین: «بیدار نکنید»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-doublet)
بخش دوم کتاب از اینجا آغاز میشود. مشخص نیست که زن با خودش صحبت میکند یا با دختران اورشلیم.
معانی محتمل عبارتند از۱) «با دقت به آن چه میگویم گوش کنید» شما میتوانید در زبان خود از واژهای استفاده کنید که به شنونده میگوید با دقت گوش کند یا ۲) «گوش کنید تا صدای آمدن او را بشنوید»
این عبارت، به مردی اشاره میکند که زن دوستش دارد. در برخی زبانها متداولتر است که مرد را این گونه خطاب کنند «دلداده من». نگاه کنید در غزل غزلها ۱:» ۱۳ چگونه آن را ترجمه کردید. ترجمه جایگزین: «عزیزم» یا «دلداده من»
زن با استفاده از چند واژه که امکان توصیف آمدن مرد را دارد، نشان میدهد که مشتاق دیدن مرد است. ممکن است در زبان شما به شیوه دیگری هیجان گوینده را از اتفاقی که در حال رخ دادن است، نشان دهد.
«بر روی کوهها میجهد و بر روی تلّها [تپهها] سریع میدود» زن درباره مرد چنین میگوید که او مانند «غزال یا بچه آهویی »است (آیه ۹) که از آن سوی زمینهای ناهموار به سمت او [زن] میآید.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
زن با استفاده از چند واژه که امکان توصیف آمدن مرد را دارد، نشان میدهد که مشتاق دیدن مرد است. ممکن است در زبان شما به شیوه دیگری هیجان گوینده را از اتفاقی که در حال رخ دادن است، نشان دهد.
غزال و بچه آهو بر روی زمینهای ناهموار سریع حرکت میکنند. زن تصور میکند مرد با سرعت هرچه تمامتر به سمت زن میدوید تا با او باشد. شما میتوانید در زبان خود از حیواناتی که به سریع بودن معروف هستند، استفاده کنید.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-simile)
حیوانی است شبیه آهو که سریع حرکت میکند. به عنوان مفرد «غزالها» که در غزل غزلها ۷:۲ آمده بود، ترجمه شود.
«بچه آهوی نر"
«با دقت گوش کنید» یا «آنچه که میخواهم بگویم مهم است». شما میتوانید در زبان خود از واژهای استفاده کنید که به شنونده میگوید با دقت گوش کند.
«آن طرف دیوار ما» زن در داخل خانه است و مرد بیرون از خانه
«ما» به زن و سایر افرادی که با او در خانه هستند اشاره میکند. اگر زن با خودش صحبت میکند، [ما] بطور کلی بکار رفته است اما اگر با دختران اورشلیم صحبت میکند، یا به خود و همراهانش اشاره دارد یا تنها به خودش در حالت جمع اشاره میکند که در این حالت [ما] بطور خاص بکار رفته است مانند: «از تو وجد و شادی خواهیم کرد. محبت تو را از شراب زیاده ذکر خواهیم نمود.» (غزل غزلها ۴:۱)
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-exclusive)
«از میان پنجرهها خیره نگاه میکند»
«از میان توریها دزدکی نگاه میکند»
محافظی است برای پنجره یا برخی دیگر از ورودیها که از طریق بافته شدن نوارهای بلند چوبی بر روی یکدیگر، ساخته میشود.
این عبارت، به مردی اشاره میکند که زن دوستش دارد. در برخی زبانها متداولتر است که مرد را این گونه خطاب کنند «دلداده من». نگاه کنید در غزل غزلها 13:1 چگونه آن را ترجمه کردید. ترجمه جایگزین: «عزیزم» یا «دلداده من»
«محبوبه من از بستر خود بلند شو»
«تویی که دوستت دارم». نگاه کنید در غزل غزلها ۹:۱ چگونه آن را ترجمه کردهاید.
«با دقت گوش کنید» یا «آن چه که میخواهم بگویم مهم است». شما میتوانید در زبان خود از واژهای استفاده کنید که به شنونده میگوید با دقت گوش کند.
در زمستان هوا بیش از حد سرد و بارانی است که بتوان خارج از خانه معاشقه کرد. اما زمان سرما و بارندگی به سر آمده است.
زمستان سردترین زمان سال است که گیاهان رشد نمیکنند و مردم ترجیح میدهند داخل خانههایشان بمانند. شما میتوانید در زبان خود از واژهای استفاده کنید که این زمان از سال را نشان می دهد.
در اسراییل تنها در فصل زمستان باران میبارد که بارانی سرد و ناخوشایند است و مانند باران فصل گرم، دلپذیر نیست.
«مردم میتوانند گلها را ببینند»
«در سرتاسر این سرزمین»
بریدن شاخههای یک گیاه طوری که میوه بیشتری بدهد یا ظاهر بهتری پیدا کند.
«چهچه پرندگان»
این جمله میتواند به حالت معلوم ترجمه شود. ترجمه جایگزین: «مردم میتوانند صدای کبوتران [فاختهها] را بشنوند» یا «کبوترها در حال بغ بغو کردن هستند» (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
به گونهای درباره درخت صحبت میشود که گویی عملا خود او [درخت] باعث رسیدن میوه میشود. این یک اسم جمع است که میتواند به صورت جمع نیز ترجمه شود. ترجمه جایگزین: «انجیرها بر روی درخت در حال رسیدن هستند»
«درختان مو پرشکوفهاند» یا «درختان مو گل دادهاند»
«آنها» به شکوفهها/گلهای درخت مو اشاره دارد.
«بوی خوش آنها»
«تویی که دوستت دارم». نگاه کنید در غزل غزلها ۹:۱ چگونه آن را ترجمه کردهاید.
مرد در حال سخن گفتن است.
بنیاسراییل کبوتران را پرندگانی زیبا با صدایی دلنشین برمیشمردند. مرد هم میپندارد که چهره وصدای زن زیبا است. اگر خطاب کردن یک زن به عنوان «کبوتر» توهینآمیز است، میتوانید استعاره را حذف کنید. ترجمه جایگزین: «زن زیبای من»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
شکافهای بزرگ در صخره کوهها که آن قدر بزرگ هستند که آدمها در آن پنهان شوند.
«صخرههای شیبدار در اطراف کوهها»
این عبارت در برخی نسخهها بدین شکل ترجمه شده است: «قیافه خود را» یا «صورت خود را» یا « ظاهر خود را»
فعل در اینجا جمع بکار رفته است، گویی که زن با چندین مرد صحبت میکند. اما در بیشتر نسخهها به گونهای ترجمه شده است که زن تنها با یک مرد صحبت میکند. بنابراین شما میتوانید فعل را به صورت مفرد ترجمه کنید.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-you)
این حیوانات شبیه سگهای کوچک هستند و اغلب در اشعار عاشقانه برای نشان دادن مردان جوان حریصی استفاده میشود که به زن جوانی آسیب میرسانند. (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
کلمات «برای ما» و «متعلق به ما» [منظور استفاده از صفت ملکی اول شخص جمع میباشد] میتوانند ۱) اختصاصی باشند یعنی تنها به خود زن اشاره کنند، مانند آیه ۴:۱ در غزل غزلها. یا ۲) به طور کلی به کار رفته باشند و به مرد و زن اشاره کنند یا ۳) اختصاصی باشند و به زن و بقیه افراد خانوادهاش اشاره کنند. (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-exclusive)
معنی محتمل دیگر «شغالها» میباشد. شغال نوعی سگ وحشی لاغر با پاهای بلند است.
شغالها با کندن چاله و خوردن انگورها، تاکستانها را خراب میکنند و از بین میبرند. این مطلب میتواند استعارهای باشد برای آسیبی که مردان جوان به زنان جوانان میرسانند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
این بدان معنی است که تاکستان سالم است و انگورها درآمدهاند اما هنوز برای برداشت آماده نیستند. این مطلب میتواند استعارهای باشد برای زن جوانی که آماده ازدواج کردن و بچهدار شدن است. نگاه کنید در غزل غزلها ۱۳:۲ چگونه آن را ترجمه کردهاید.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
«محبوبم به من تعلق دارد»
«من به او تعلق دارم»
«میچرد» یا «علف میخورد». زن به گونهای درباره مرد صحبت میکند که گویی او «غزال یا بچه آهویی» است (آیه ۱۷) که در میان سوسنها علف میخورد. احتمالا «چریدن» استعارهای است از معاشقه کردن. (غزل غزلها ۲: ۱-۲)
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
گلهایی خوشبو با عطری شیرین که در مناطقی که آب زیادی وجود دارد، رشد میکنند. آن را به صورت جمع واژه «سوسن» که در غزل غزلها ۱:۲ آمده است، ترجمه کنید.
این عبارت، به مردی اشاره میکند که زن دوستش دارد. در برخی زبانها متداولتر است که مرد را اینگونه خطاب کنند «دلداده من». نگاه کنید در غزل غزلها ۱: ۱۳ چگونه آن را ترجمه کردید. ترجمه جایگزین: «عزیزم» یا «دلداده من»
بخشی از روز، زمانی که خورشید در حال طلوع کردن است.
زن به گونهای سایهها را توصیف میکند که گویی آنها از خورشید میگریزند. ترجمه جایگزین:«سایهها ناپدید میشوند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
نگاه کنید در غزل غزلها ۹:۲ چگونه آن را ترجمه کردهاید.
حیوانی که شبیه آهو است و سریع حرکت میکند. آن را به صورت مفرد واژه «غزالها» که در غزل غزلها ۷:۲ آمده است، ترجمه کنید.
آهوی نر جوان
«کوههای پر صخره» یا «کوههای ناهموار»