بوسهها
منظور از بوسهها در این باب، بوسههایی است که تنها بین زن و شوهر انجام میشود؛ یک بوسه صمیمی.
(See:
/WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
عشق و محبت
این باب، بر احساساتی چون عشق، محبت و دلربایی متمرکز است. ممکن است استانداردهای مختلف فرهنگی، ترجمه را مشکل سازد از این رو مترجم میتواند با حسن تعبیر از توهین به خوانندگان جلوگیری کند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-euphemism)
استعاره
در زمان باستان در خاور نزدیک، توصیف یک زن با استفاده از استعارههای مربوط به حیوانات متداول بود. امروزه در بسیاری از فرهنگها این کار میتواند توهینآمیز باشد. در فرهنگهای مختلف از استعارههای زیبایی متفاوتی استفاده میشود.
(See:
/WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
«من سیهفام هستم»
در زمان باستان در خاور نزدیک، افراد ثروتمند معمولا دارای پوستی روشنتر بودند، زیرا نیازی به کارکردن در بیرون از خانه و زیر آفتاب نداشتند. این زن جوان مجبور بود زیر آفتاب کار کند و پوست او نسبت به وقتی که جوان بود تیرهتر شده بود.
به /WA-Catalog/en_tm?section=translate#writing-poetry و /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-parallelism مراجعه شود.
«بهترین غزل» یا «عالیترین غزل»
این جمله میتواند به معنای «که در مورد سلیمان است» یا «که سلیمان آن را سروده است» باشد.
بخش نخست کتاب با این آیه شروع میشود.
«لذت داشتن تو در کنارم بیش از لذت نوشیدن شراب است»
«عطری [روغنی] که بر بدنت میزنی»
«بوی فوقالعادهای دارد»
عطر دارای رایحه خوبی است که با جریان هوا پخش میشود. اسم ۱) کنایه از شهرت فرد است، یعنی آن چه دیگران درباره او میاندیشند. گوینده در اینجا میگوید که مردم فکر میکنند شنونده آدم خوبی است یا ۲) [کنایه] از خود فرد است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-simileen و rc:///ta/man/translate/figs-metonymy)
کلمه «تو» به مرد اشاره میکند، بنابراین حالت مفرد است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-you)
«کشیدن» یا «کشاندن». در اینجا زن به عنوان یک اسیر توصیف شده که مایل است از پی اسیرکننده خود برود.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
ضمیر مستتر به زن جوان و مرد با هم اشاره میکند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-inclusive)
زن به گونهای با خودش حرف میزند که گویی بیش از یک نفر است. در بسیاری از نسخهها مانند نسخه UDB ضمیر [ما] را به «من» تغییر داده اند. در نسخههای دیگر، از آن به عنوان حرفهای دوستان زن در رابطه با زن یا مرد یاد میشود.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-pronouns و /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-exclusive)
«به خاطر تو»
« بیایید ستایش کنیم»
« زنان همان طور که باید، تو را تحسین میکنند»
«پوست من تیره است، اما من هنوز زیبا هستم» یا «اگرچه پوست من تیره است، من زیبا هستم»
قبایل عشایری در قیدار از پوست بزهای سیاه برای ساخت خانههای خود استفاده میکردند. زن، پوست خود را با این خیمهها مقایسه کرده است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-simile)
سلیمان برای قصر خود یا هیکل پردههای زیبایی تهیه کرده بود. او [زن جوان] میگوید که پوستاش زیبا است.
See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-simile)
این اغراق برای «سوخته شده» یا «سیاه شده»، اشاره به نور خورشید دارد که پوست او را از روشن به تیره تغییر داده است.
(See:
/WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-hyperbole)
«برادران ناتنیام». احتمالا مادر این برادران، مادر یکسانی داشتند، اما پدرشان یکی نبود.
«من را به مراقبت از تاکستانها واداشتند»
زن جوان خود را با تاکستان مقایسه میکند. ترجمه جایگزین: «اما من نتوانستم از خودم مراقبت کنم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
جان، کنایه از فرد است. ترجمه جایگزین: «من عشق میورزم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
«گلههای خود را به چرا میبری»
«گلهات را استراحت میدهی»
زن این سؤال را مطرح میکند تا تاکید کند که رابطه او با مرد نسبت به زنان دیگر نزدیکتر است. این سؤال میتواند مانند یک جمله ترجمه شود. ترجمه جایگزین: «بگو هنگامی که من به دنبال تو هستم، نیازی به پرسه زدن در میان گلههای رفیقانت ندارم»
(See:
/WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)
«کسی که این طرف و آن طرف میرود». او [زن جوان] نمیخواهد مجبور به دنبال کردن مرد باشد. شاید از این میترسد که مردان دیگر فکر کنند او فاحشهای است که به دنبال کسب درآمد است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
«دوستانت» یا «همکارانت»
«تویی که زیباتر از همه زنان هستی»
«پشت سر گله من بیا»
جای سمهای گله در زمین
« بزغالههایت را به چرا ببر» یا «بگذار بزغالههایت [علف] بخورند»
مرد به صحبت کردن با زن ادامه می دهد
یهودیان آن زمان، به اسبهای زیبا توجه میکردند و اسبهای فرعون زیباترین اسبهایی بودند که او میتوانست بیابد. ترجمه جایگزین: «محبوبه من، تو به اندازه هر یک از اسبان ارابه فرعون زیبا هستی»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-simile)
«تویی که دوستت دارم»
«اسبهایی که ارابه او را میکشیدند»
این زیورآلات میتواند ۱) جواهراتی که بر روی یک نوار در اطراف سر آویزان است یا ۲) گوشوارهها یا ۳) استعاره از موهای بلند [زن] باشد.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
مرد به گونهای صحبت میکند که گویی افراد زیادی هستند. بعضی از نسخهها آن را به [ضمیر] مفرد «من» تغییر دادهاند. نسخههای دیگر آن را به عنوان حرفهای دوستان زن مطرح میکنند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-pronouns , /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-exclusive)
«با دانههای نقرهای»
«مینشیند و غذای مخصوص خود را میخورد» به احتمال زیاد [این جمله] اشاره به کاناپههایی دارد که در ضیافتها اطراف میز غذا میگذاشتند و مردم روی آن دراز میکشیدند. شما میتوانید در ترجمه از زبانی مشترک برای آن چه که مردم هنگام خوردن غذای ویژه با بدن خود انجام میدهند، استفاده کنید.
مردم از گیاه گرانقیمت سنبل (گیاه والرین [سنبل الطیب] که گلهای سفید یا صورتی کوچکی دارد) روغنی تهیه میکردند که از آن برای نرم شدن پوست و خوشبو شدن استفاده میکردند.
«بوی خوش آن پخش میشود»
زنان کیف یا کیسه کوچکی از مرّ را داخل گردنبندی میگذاشتند تا بین پستانهایشان قرار گیرد و از عطر خوشایند آن لذت ببرند. این زن، از داشتن محبوب خود در کنارش لذت میبرد. او با افزودن کلمه «مرا» [برای من] نشان میدهد که انتظار ندارد کس دیگری از حضور محبوب او این گونه لذت ببرد. ترجمه جایگزین: «من از حضور محبوبم همان قدر لذت میبرم که از داشتن کیسه مرّ .... پستانها»
(See:
/WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-simile)
این عبارت، به مردی اشاره میکند که زن دوستش دارد. در برخی زبانها متداولتر است که مرد را این گونه خطاب کنند «معشوق من». ترجمه جایگزین: «عزیزم» یا «معشوق من»
اگر این جمله برای خوانندگان شما توهینآمیز است، میتوانید از حسن تعبیر استفاده کنید. ترجمه جایگزین: «نزدیک من»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-euphemism)
گلهای حنا دارای عطری است که مردم از آن لذت میبرند. زن، از داشتن محبوب خود در کنارش لذت میبرد. او با افزودن کلمه «مرا» [برای من] نشان میدهد که انتظار ندارد کس دیگری از حضور محبوب او اینگونه لذت ببرد. ترجمه جایگزین: «من از حضور محبوبم همانقدر لذت میبرم که از عطر خوشههای گل حنا»[ در فارسی به شکلی متفاوت آمده و اشاره به گل حنا نشده است]
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-simile)
گلهای یک درخت کوچک صحرایی که مردم از آن به عنوان عطر استفاده میکنند.
«با دقت گوش کن زیرا آن چه که میخواهم بگویم هم مهم است هم حقیقت: تو»
«تویی که دوستت دارم» نگاه کنید در غزل غزلها ۹:۱ چگونه آن را ترجمه کردید.
معانی محتمل ۱) برای بنی اسراییل، کبوتر یک پرنده رام و لطیف است. مرد هم چشمان زن را زیبا میپندارد چرا که نحوه نگاه کردن زن به او باعث میشود او فکر کند زن لطیف و باوقار است. ترجمه جایگزین: «تو بسیار لطیف هستی» یا ۲) مرد درباره سفیدی کره چشم زن صحبت میکند یا حالت چشمان زن را به چشم کبوتر تشبیه میکند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
«با دقت گوش کن زیرا آنچه که میخواهم بگویم هم مهم است هم حقیقت: تو »
در زبان خود از کلمهای استفاده کنید که بیانگر یک مرد خوش قیافه است.
این عبارت، به مردی اشاره میکند که زن دوستش دارد. در برخی زبانها متداولتر است که مرد را اینگونه خطاب کند «معشوق من». نگاه کنید در غزل غزلها ۱۳:۱ چگونه آن را ترجمه کردید. ترجمه جایگزین: «عزیزم» یا «معشوق من»
در اینجا به گونهای درباره گیاهان سرسبز صحبت میکند که گویی تختخواب است. ترجمه جایگزین: «گیاهان سبز جایی است که ما برای خوابیدن روی آنها دراز میکشیم.»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
گیاهانی که سبز و مرطوب هستند و به وفور رشد میکنند.
زن، جنگل را مانند خانهای توصیف میکند که در آن دراز کشیدهاند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
معانی محتمل ۱) «تیرها» به چوبهای بزرگی اشاره میکند که برای نگهداشتن هرچیزی روی دیوار استفاده میشود. «تیرهای شیب» به قطعات چوبی بزرگی اشاره میکند که به سقف متصل شدهاند. ۲) «تیرها» به تیرهای شیب اشاره میکند و «تیرهای شیب» اشاره به نوارهایی دارد که به تیرهای چوبی متصل شدهاند و معمارها، مصالح سقف را روی آنها میچینند.
سروها درختانی بزرگ و قوی هستند. واژهای که «صنوبر» ترجمه شده یک اصطلاح کلی برای درختانی است شبیه سرو اما کوچکتر از آن. اگر درختان سرو و صنوبر در منطقه شما شناخته شده نیستند، میتوانید از اصطلاحات کلی برای بلندترین و محکمترین درختها استفاده کنید.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-unknown)