گرفتاریها[مشکلات][مصیبتها]
نویسنده در این باب دربارۀ رنجی که مردم اورشلیم در دوران محاصرۀ بابلیها و سقوط شهر کشیدند سخن میگوید. او به نحوی دربارۀ این رنجها سخن میگوید که گویی به طور مستقیم او را هدف گرفتهاند و خدا شخصاً بر او یورش برده است. اگرچه باید متوجه باشیم که نویسنده و ساکنان دیگر شهر احساس مشترکی داشتهاند.
در آیۀ ۱۹ ، نویسنده به درسهایی میاندیشد که او و همشهریانش باید از خدا، خشم او و رحمت او بیاموزند. او همچنین دربارۀ توبه کردن و توکل کردن به خدا میاندیشد.
در آیۀ ۴۳، نویسنده بار دیگر دربارۀ رنجی که خدا باعث شده است که اورشلیم تحمل کند صحبت میکند، اما در اینجا نویسنده دیگر واژۀ «من» را به کار نمیبرد، بلکه واژۀ «ما» را جایگزین کرده است. اما در آیۀ ۴۸، او دربارۀ این سخن میگوید که چگونه خودش به عزاداری برای آن چه رخ داده است، ادامه خواهد داد.
در آیۀ ۵۲، نویسنده دربارۀ دشمنان شخصیاش در اورشلیم میگوید، آنهایی که او را به خاطر آوردن پیام خداوند[یهوه] در شهر جفا رسانیدند. او از خدا میخواهد که به دشمنانش نشان دهد که او درست میگفته و از آنها به دلیل جرمشان علیه او انتقام بگیرد.
شعری [مرثیهای] تازه آغاز میشود. اینجا نویسنده دربارۀ رنجی که مردمش تحمل کردهاند، سخن میگوید. او به نحوی دربارۀ آنها سخن میگوید که گویی خدا شخصاً به او یورش برده است. اگرچه، نویسنده قصد دارد از جانب همه در این شهر سخن بگوید.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#writing-poetry and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-parallelism)
کلمه «دیدهام» نشان دهندۀ آن چه تجربه کرده است میباشد. ترجمۀ جایگزین: «که ...مذّلت را تجربه کردهام» یا «که ... رنج بردهام»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
«از عصای غضب» نشانگر کتک خوردن با یک عصا[چوب دستی] است. نویسنده به نحوی دربارۀ تنبیه خدا سخن میگوید که انگار خدا او را با یک عصا زده بوده است. ترجمۀ جایگزین: «چرا که او (در ترجمۀ انگلیسی خداوند[یهوه] نوشته است) بسیار خشمگین یا غضبناک بود و او مرا با یک عصا زده است» یا «چرا که خداوند[یهوه] بسیار خشمگین بود و مرا به شدّت تنبیه کرده است»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
«او مرا وادار کرد تا بروم»
در اینجا «تاریکی» نشان دهندۀ رنج کشیدن است. ترجمۀ جایگزین: «او باعث شد تا رنج شدیدی ببرم، هیچ امیدی ندارم و مانند کسی هستم که به جای روشنایی، در تاریکی راه میرود»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
«دست خویش را بر ضدّ من برگردانیده است» نشان دهندۀ مورد حمله قرار گرفتن اوست. نویسنده دربارۀ این که خدا باعث شده است چیزهای بدی برای او رخ دهند، به نحوی سخن میگوید که گویی آن خدا به او حمله کرده است. ترجمۀ جایگزین: «او به من حمله کرد [یورش آورد]» یا «او باعث شد تا چیزهای خیلی بدی برای من رخ دهد، مانند کسی که به فردی حمله میکند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
معانی محتمل از این قرارند: ۱) این چیزها نتیجۀ کتک خوردن هستند ۲) اینها راههای دیگری هستند که خدا برای تنبیه انسان به کار برد.
در اینجا منظور از «بنا نمودن» ساختن سطح شیبدار یا پلکانهایی برای محاصرۀ شهر است که دشمن دور تا دور دیوار یک شهر بنا میکند تا نگذارد مردم از دیوارهای شهر بالا بروند و فرار کنند.
معانی محتمل از این قرارند: ۱) نویسنده دربارۀ این که خدا باعث شده که چنین چیزهای بدی برای او رخ دهد به نحوی سخن میگوید که گویی او شهر بوده و خدا دشمن او که چنین حصاری را برای محاصرۀ او ساخته است. ترجمۀ جایگزین: «خدا مانند سپاه دشمنی که شهری را محاصره کرده، بر من یورش آورد» یا ۲) نویسنده به نحوی دربارۀ این که خدا باعث یورش سپاه دشمن به اورشلیم شده سخن میگوید که گویی خدا دشمن آنها است. ترجمۀ جایگزین: «خدا باعث شد که سپاه دشمن استحکاماتی را به منظور محاصرۀ من بنا نماید»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
این نشان میدهد که خدا باعث شده است که او چنین تلخی و مشقّتی [سختی] را تجربه کند. ترجمۀ جایگزین: «سبب شد که چنین تلخی و مشقّت عظیمی را تجربه کنم» یا «باعث شد که رنج ببرم و مشکلات بسیار داشته باشم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
کلمه «تلخی» نشانگر رنج کشیدن است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
«تاریکی» استعاره از رنج کشیدن است. نویسنده شدت رنج خود را با شدت ظلمتی[تاریکی] مقایسه میکند. ظلمتی که مردگانِ قدیمی[پیشین] آن را تجربه میکنند. ترجمۀ جایگزین: «رنجی که او باعث شد من تجربه کنم، مانند تاریکی گور است.» یا «او سبب میشود که رنج فراوانی بکشم، انگار که من هم مانند کسانی که مدتها پیش مردهاند، در همان تاریکی باشم.»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-simile)
این نشاندهندۀ ادامۀ رنج کشیدن است. مانند کسی که نمیتواند از زندان فرار کند، نویسنده نمیتواند مانع رنج بردن خود بشود. ترجمۀ جایگزین: «رنج من ادامه دارد. مثل این که او حصاری[دیواری] بر گرد من کشیده باشد و زنجیرهای سنگینی به من بسته باشد که نمیتوانم فرار کنم.»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
نویسنده به نحوی در مورد این که خدا مایل به گوش دادن به دعای او نیست سخن میگوید که گویی خدا گوشهای خود را بسته[گرفته] تا دعای نویسنده وارد گوشهای او نشود. ترجمۀ جایگزین: «او از شنیدن دعای من خودداری میکند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
نویسنده به نحوی دربارۀ اینکه خدا باعث ادامه یافتن رنج او میشود سخن میگوید که گویی خدا با سد کردن راه او مانع فرار وی شده است. ترجمه جایگزین: «گویی که مانع راه من شده است»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
«دیواری با سنگهای تراشیده» مردم سنگها را به شکل و اندازۀ معینی میتراشیدند تا روی هم بهتر سوار شوند تا دیوار محکمتری بسازند.
طریقهای کج [بیراهه] مردم را به مقصد نمیرسانند و اینجا به طرق ناکام برای فرار از رنج دیدن اشاره دارد. ترجمۀ جایگزین: «مثل این که او طریقهای مرا کج نموده است» یا «تلاش کردم که مانع رنج بشوم، اما خدا جلوی مرا گرفت، مانند آن کسی که راههای دیگری را کج میکند تا مانع فرار او بشود»[سعی کردم مانع رنج شوم اما خدا مانع من شد، مثل کسی که با منحرف کردن دیگران مانع فرار آنها میشود]
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
نویسنده به نحوی دربارۀ آمادگی خدا برای رنج دیدن او سخن میگوید که گویی خدا حیوانی وحشی است که برای حمله به او در کمین نشسته است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-simile)
معانی محتمل از این قرارند: ۱) «او مرا با زور از راهم بیرون کشید» یا ۲) «او باعث شد که من در مسیر نادرستی بروم»
«مرا بینوا ساخته است» یا «به من اجازه نداده است که از کسی کمک بگیرم»
اغلب طوری دربارۀ خدا صحبت کرده است که انگار او یک جنگجو است.
یک سرباز باید کمان خود را زه کند تا بتواند تیر پرتاب کند. نویسنده به نحوی دربارۀ تصمیم خدا برای گرفتار کردن او سخن میگوید که گویی خدا جنگجویی است که آماده پرتاب تیر به او میباشد. ببینید که همین جمله را در مراثی ۲: ۴ چگونه ترجمه کردهاید. ترجمۀ جایگزین: «انگار که خدا کمانش را برای پرتاب تیر زه کرده است»
نویسنده دربارۀ غم شدید خود به نحوی سخن میگوید که گویی احساس میکند خدا به گُردههای[کلیه یا جگر] او تیر زده است. ترجمۀ جایگزین: «غم من عظیم است. انگار که او با تیرهای ترکش خود گردههای[کلیههای] مرا سوراخ کرده است.»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
گُردهها [کلیهها] اندامهای شکمی هستند که ادرار را به مثانه میبرد و استعاره از احساسات شخص هستند. ترجمۀ جایگزین: «در عمق بدنم» یا ۲) «قلبم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
ترکش [تیردادن]، کیفی است که در آن تیرها را نگه میدارند و بر پشت میاندازند.
واژۀ «تمامی» تعمیم است و به معنای «بیشترین» است. ترجمۀ جایگزین: «در چشم مردم خود مضحکه شدهام» یا «کسی شدهام که همۀ مردم او را ریشخند میکنند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-hyperbole)
کسی که بسیاری او را مسخره میکنند.
کلمه «تلخی» به رنج اشاره دارد. در این قسمت به نحوی به رنج[تلخی] اشاره شده که گویی قادر به پر کردن متکلم[سخنگو] است. ترجمۀ جایگزین: «او باعث شد که من رنج فراوان بکشم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
افسنتین یک نوشیدنی تلخ است که از برگها و گلهای گیاه خاصی تهیه میشود. نوشیدن این نوشیدنی تلخ نشاندهندۀ رنج است. ترجمۀ جایگزین: «مثل این که او مرا مجبور ساخته باشد تا چیزی بسیار تلخ را بنوشم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor
معانی محتمل از قرار زیرند : نویسنده دربارۀ این سخن میگوید که خدا او را خوار ساخته است، انگار که او را مجبور کرده بود که سنگ ریزه بجود. ترجمۀ جایگزین: «او مرا خوار کرده است، مانند کسی که دیگری را وادار به سنگ ریزه جویدن بکند» یا «نویسنده دربارۀ این که خدا او را خوار کرده طوری صحبت میکد که انگار خدا صورت او را به سنگریزههای روی خاک مالیده است. ترجمۀ جایگزین: «او مرا خوار کرده است، درست مانند کسی که صورت فرد دیگری را به خاک بمالد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
نویسنده دربارۀ این که خدا او را خوار شمرده است به نحوی سخن میگوید که گویی خدا او را به پایین هل داده است تا در خاکستر آتش بر روی زمین بیافتد.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
در ترجمۀ انگلیسی واژۀ دیگری به کار رفته که معنای آن این است: از ترس چیزی که فرد نمیتواند با آن مقابله کند، تا جای ممکن خود را جمع کردن یا کز کردن.
معانی محتمل از قرار زیرند: ۱) در تجربیات نویسنده سلامتی نبوده است. ترجمۀ جایگزین: «در زندگیام سلامتی [آسایشی] ندارم» یا ۲) نویسنده احساس سلامتی نمیکند. ترجمۀ جایگزین: «در جان خود سلامتی[آسایشی- آرامی] ندارم»
نویسنده به نحوی دربارۀ توان رنج بیشتر کشیدن و امیدی که به کمک یهوه دارد سخن میگوید که گویی این دو مورد موجودات زندهای بودند که اکنون مردهاند. ترجمۀ جایگزین: «دیگر نمیتوانم رنج را تحمل کنم و بیشتر از این نمیتوانم به این که خداوند[یهوه] به من کمک خواهد کرد، امید داشته باشم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-personification)
بعضی نسخ دیگر «جلال» یا «شکوه» ترجمه شده است.
آیات ۱۹ تا ۴۲، نویسنده به درسهایی میاندیشد که او و همشهریهایش باید دربارۀ خدا، خشم او و رحمت او بیاموزند.
افسنتین گیاهی است که از آن مایعی بسیار تلخ میگیرند و آن را مینوشند. «افسنتین» و «تلخی» با یکدیگر نشان دهندۀ رنجی طاقتفرسا است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-doublet and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
«افسردهام» یا «ناامیدم» [مایوسم]
این قسمت به معنای عمداً اندیشیدن به موضوعی است. کلمه «آن» به چیزی اشاره دارد که نویسنده در آیۀ بعدی دربارهاش شروع به صحبت کردن خواهد کرد. ترجمۀ جایگزین: «اما من تصمیم میگیرم که دربارۀ این بیاندیشم» یا «اما این را به یاد خواهم داشت»
«امید دارم»
اسم معنای «رافت [استوار]» را میتوان به عبارت «وفادارانه محبت کردن» ترجمه کرد. ترجمۀ جایگزین: «خداوند[یهوه] هرگز از وفادارانه محبت کردن نسبت به قوم خود دست نمیکشد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)
اسم معنای «رحمتها» میتواند به صورت فعل «اهمیت دادن» ترجمه شود. ترجمۀ جایگزین: «او هرگز از اهمیت دادن به کسانی که رنج میکشند، دست نمیکشد.»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)
واژۀ «آنها» به محبت و رحم و شفقت خدا اشاره دارد. تازه شدن آنها اشاره میکند که خدا همچنان طبق خواسته آنها عمل میکند. ترجمۀ جایگزین: «هر روز صبح، او دوباره با محبت و شفقت با ما رفتار میکند» [هر روز صبح ما را مهمان محبت استوار و شفقت خود میکند]
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
واژۀ «تو» به خداوند[یهوه] اشاره دارد.
وقتی خدا به هر قبیلۀ اسرائیل زمینشان را داد، آن را نصیب ایشان نامید. نویسنده به نحوی دربارۀ این که خداوند[یهوه] همۀ آن چیزی است که او نیاز دارد سخن میگوید که گویی خداوند[یهوه] میراثی است که او دریافت کرده است. ترجمۀ جایگزین: «از آن جا که خداوند[یهوه] با من است، هر چه که نیاز دارم، دارا هستم.»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
کلمه «نیکو» به مهربانی اشاره دارد. ترجمۀ جایگزین: «خداوند[یهوه] با کسانی که بر او توّکل دارند[منتظر او هستند] مهربان است» یا «خداوند[یهوه] برای کسانی که بر او توّکل دارند کارهای نیکو میکند»
معانی محتمل از این قرارند: ۱) «همۀ آنهایی که بر او متکی هستند» یا ۲) «آن که مشتاقانه بر کار او توّکل میکند [برای کار او منتظر میشود]»
معانی محتمل برای «او را میطلبند» از این قرارند: ۱) از خدا کمک خواستن ۲) بخواهند که خدا را بشناسند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
این صفحه تعمدا خالی گذاشته شده است.
«یوغ برداشتن» نشانۀ رنج است. اسم معنای «در جوانی خود» میتواند با واژۀ «جوانی» بیان شود. ترجمۀ جایگزین: «که در دوران جوانیاش رنج بکشد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)
«ساکت باشد» به صحبت نکردن اشاره دارد. در اینجا شاید بطور ویژه به شکایت نکردن اشاره داشته باشد. ترجمۀ جایگزین: «بگذار به تنهایی در سکوت بنشیند» یا «بگذار بنشیند و شکایتی نکند»
«که یوغ بر وی نهاده شده است.» کلمه «یوغ» در این جمله به رنج ترجمۀ جایگزین: «که رنج بکشد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
این صفحه تعمداٍ خالی گذاشته شده است.
نویسنده دربارۀ کسی سخن میگوید که برای خداوند[یهوه] انتظار میکشد (مراثی ۳: ۲۵)
«خود را» به کسی اشاره دارد که رنج میبرد و در انتظار خداوند[یهوه] است. در اینجا «رخسار خود را بسپارد» به اجازه دادن به کسی برای ضربه وارد کردن به رخسارش[صورتش] اشاره دارد. ترجمۀ جایگزین: «بگذارد که مردم بر صورت او سیلی بزنند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
نویسنده به نحوی درباره این فرد سخن میگوید که گویی ظرفی است و خجالت نیز از جنس مایع است. سیر شدن از خجالت نشاندهندۀ خجالت بسیار است. مفهومش این است که هنگامی که چنین چیزی پیش میآید، او باید صبور باشد. ترجمۀ جایگزین: «به او توهین بسیار بشود» یا «هنگامی که مردم او را خجالتزده میکنند، او صبور باشد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
این صفحه تعمداً خالی گذاشته شده است.
«اگرچه خداوند[یهوه] باعث رنج مردم میشود» یا «اگرچه او مردم را میآزارد»
«با آنها شفیق خواهد بود»
در اینجا «از دل» نشاندهندۀ خواسته یا خوشایند است و «از دل رنجاندن» نشان دهندۀ رنجاندن کسی و لذت بردن از آن کار است. ترجمۀ جایگزین: «چون که رنجاندن بنیآدم او را خوشحال نمیکند» یا «از رنجاندن مردم لذت نمیبرد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
به طور کلی به مردم اشاره دارد. ترجمۀ جایگزین: «انسانها» یا «مردم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
نویسنده به طور کلی دربارۀ آن چه برای همۀ مردم صدق میکند نوشته است، اما این نشان میدهد که خدا به مردم خود، قوم اسرائیل، که با آنها توسط دشمنانشان بدرفتاری شد، اهمیت میدهد.
«زیر پا پایمال کردن» به سوءاستفاده و بدرفتاری کردن با مردم اشاره دارد. ترجمۀ جایگزین: «سوء استفاده کردن» یا «بدرفتاری کردن»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)-
«اگر مردم پایمال کنند»
اگر حقّ انسانی را منحرف بسازند [ضایع کنند]. اشاره به این دارد که نگذارند انسانی آن چه را لیاقتش را دارد، به دست آورد. ترجمۀ جایگزین: «حقوق یک انسان را ضایع کردن»
انجام کاری «به حضور حضرت اعلی» نشاندهندۀ انجام کاری است، با آگاهی از این که خدا آن را میبیند. ترجمۀ جایگزین: «دانستن این که حضرت اعلی آن را میبیند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
«منقلب نمودن...در دعوی» به تصمیم نادرست گرفتن برای کسی در یک دادرسی اشاره دارد. ترجمۀ جایگزین: «کسی را در دادگاه دادرسی اشتباه کردن» یا «منحرف کردن دادگاه کسی از آنچه درست است»
«اگر دعوی [دادگاه یا محکمه] را منقلب کنند»
نویسنده این پرسش بدیهی را مطرح میکند تا دربارۀ این آموزش دهد که هنگامی که کسی فرمان چیزی را میدهد، تنها در صورتی این فرمان اجرا میشود که خدا امر کرده باشد. ترجمۀ جایگزین: «هیچ کس نیست که چیزی که گفته است واقع شده باشد [کرده شده باشد]، مگر این که خداوند در این مورد امر کرده باشد» یا «آن چه کسی فرمان دهد، انجام نمیشود، مگر این که خداوند آن را امر کرده باشد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)
میتواند آشکارا بیان شود که این اشاره به فرمان به واقع شدن چیزی دارد. ترجمۀ جایگزین: «او فرمان داده [امر کرده] است که چیزی واقع شود»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
«آن چه او گفت، بشود»
نویسنده این پرسش بدیهی را به کار میبرد تا تعلیم بدهد که هم چیزهای بد و هم چیزهای خوب تنها هنگامی که خدا فرمان بدهد، اتفاق میافتند. ترجمۀ جایگزین: «تنها از زبان حضرت اعلی است که هم بدی و هم نیکویی صادر میشود» یا «تنها به این دلیل که حضرت اعلی فرمان صادر کرده است، هم بدیها [مصیبتها] و هم چیزهای نیکو پیش میآیند.»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)
در بعضی از ترجمهها به جای واژۀ «فرمان»، واژۀ «زبان[دهان]» به کار رفته است که نشان میدهد خدا چنین میگوید یا فرمان میدهد. ترجمۀ جایگزین: «از فرمان حضرت اعلی» ( در این ترجمه نیز به همین شکل آمده است) یا «به این دلیل که حضرت اعلی فرمان آن را داده است»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
«صادر شدن» نشان دهندۀ اتفاق افتادن یا پیش آمدن است. همچنین، صفت اسمی «نیکویی» میتواند به صورت «چیزهای نیکو» بیان شود. ترجمۀ جایگزین: «هم بدیها و هم چیزهای نیکو پیش میآیند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-nominaladj)
نویسنده این پرسش بدیهی را به کار میبرد تا به مردم بیاموزد که هنگامی که خدا تنبیهشان میکند، نباید شکایت کنند. ترجمۀ جایگزین: «هنگامی که خدا کسی را برای گناهانش تنبیه میکند، او نباید شکایت کند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)
معانی محتمل از قرار زیر هستند: ۱) این قسمت به طور ضمنی بیان میکند که انسانها نمیتوانند اعمال خدا را کاملاً درک کنند. ترجمۀ جایگزین: «چگونه یک انسان میتواند شکایت کند» یا ۲) این قسمت به طور ضمنی بیان میکند که زنده بودن هدیهای از جانب خداست. ترجمۀ جایگزین: «چگونه فردی که لطف و برکت یافته تا زنده باشد، میتواند شکایت کند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
نویسنده بار دیگر دربارۀ رنجی سخن میگوید که خدا باعث شده که اسرائیل آن را تحمل کند اما در این قسمت با استفاده از مشتقات ضمیر «ما» سخن گفته و از مشتقات ضمیر «من» استفاده نکرده است. در آیۀ ۴۲ نویسنده دعایی را شروع میکند که او و قوم اسرائیل باید بکنند.
«بسوی خداوند[یهوه] بازگشت کردن» نشاندهندۀ دوباره به او تسلیم شدن است. ترجمۀ جایگزین: «بیایید دوباره خود را به خداوند[یهوه] بسپاریم یا تسلیم کنیم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
«دلها را برافرازیم» نشانگر دعایی از ته دل (صادقانه) است. میان اسرائیلیها مرسوم بود که هنگام دعا کردن به درگاه خدا، دستهای خود را بلند کنند. ترجمۀ جایگزین: «بیایید از ته دل دستهای خود را بلند کنیم» یا «بیایید دستهای خود را بلند کنیم و از ته دل دعا کنیم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
کلمات «گناه کردن» و «عصیان ورزیدن» هر دو معنی مشابهی دارند. این دو با هم نشان میدهند که گناه کردن همان عصیان ورزیدن بر ضد خداوند[یهوه] است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-doublet)
اینجا به نحوی دربارۀ غضب سخن گفته که گویی جامهای است که خدا آن را پوشیده باشد. عبرانیان اغلب طوری دربارۀ احساسات صحبت میکنند که انگار لباس هستند. ترجمۀ جایگزین: «غضبناک [خشمگین] بودهای»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
«بسیاری از ما را به قتل رسانیدهای [کشتهای]»
در اینجا «شفقت» نشان دهندۀ «رحم» است. ترجمۀ جایگزین: «تو بر ما رحم نکردی»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
دعایی که در مراثی ۳: ۴۲ شروع شد، ادامه مییابد.
این نشان میدهد که خدا از گوش دادن به دعای مردم خودداری میکند. ترجمۀ جایگزین: «تو از گوش دادن به دعاهای ما خودداری میکنی. انگار که ابری میان خود و ما قرار دادهای تا دعاهای ما نتوانند به تو برسند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
مردم اسرائیل با فضله و خاکروبه مقایسه شدهاند. معانی محتمل از این قرارند: ۱) خدا باعث شده است که امتها قوم او را بیارزش بشمارند. ترجمۀ جایگزین: «تو امتها را واداشتهای تا ما را فضله و زباله بدانند» یا ۲) خدا قومش را وادار میکند که میان امتها زندگی کنند و چنین امری مانند آن است که ایشان را مثل زباله بیرون بیاندازد. ترجمۀ جایگزین: «تو ما را مانند خاکروبه و زباله بین امتها بیرون ریختی»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-simile)
این صفحه تعمداً خالی گذاشته شده است.
اسم معنیهای «خوف»، «دام»، «هلاکت» و «خرابی» میتوانند با افعال بیایند. ترجمۀ جایگزین: «ما خوف کردیم [وحشت کردیم، ترسیدیم]. در دام افتادیم و هلاک و خراب شدیم» یا «وحشت کردیم و در دام افتادیم. کاملا نابود شدیم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)
این کلمه به دام افتادن در گودال اشاره دارد و در این قسمت به هر طریق به دام افتادن اشاره دارد.
«برای ما پیش آمده است»
این دو واژه معانی مشترکی دارند و به از بین رفتن اورشلیم اشاره دارند. ترجمۀ جایگزین: «نابودی کامل»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-doublet)
نویسنده بار دیگر دربارۀ خود سخن میگوید.
نویسنده به نحوی درباره فراوانیِ اشکهایش سخن میگوید که گویی جویهایی از آنها جاری شدهاند. او این مبالغه را به کار میبرد تا نشان دهد که بسیار غمگین است و بسیار گریه کرده است. ترجمۀ جایگزین: «اشک چشمانم مانند جوی آب جاری است.»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-hyperbole)
این قسمت را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمۀ جایگزین: «زیرا دشمنان قوم مرا نابود کردهاند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
هر دو جمله دارای یک معنی هستند. نویسنده دربارۀ ادامه داشتن گریۀ خود طوری صحبت میکند که انگار چشمان او فردی بودند که دست از گریه بر نمیداشت. ترجمۀ جایگزین: «بی وقفه»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-doublet and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-personification)
آنچه نویسنده امید دارد که خداوند[یهوه] ببیند میتواند به روشنی بیان شود. ترجمۀ جایگزین: «تا خداوند[یهوه] از آسمان پایین را ملاحظه [نگاه] کند و ببیند که چه بر سر قومش آمده است»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
عبارت «چشمانم» نشاندهندۀ آن چیزی است که او میبیند. ترجمۀ جایگزین: «آن چه میبینم مرا میرنجاند[آن چه میبینم مرا اندوهگین میسازد]»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
اینجا میتوان به روشنی بیان کرد که «دختران شهرم» در حال رنج کشیدن هستند. ترجمۀ جایگزین: «زیرا میبینم که دختران شهرم رنج میکشند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
معانی محتمل از این قرارند: ۱) زنان اورشلیم ۲) همۀ شهروندان اورشلیم.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
نویسنده به نحوی دربارۀ کسانی که دنبال او میگشتند تا او را بکشند سخن میگوید که گویی حیوانی است که آنها قصد شکارش را داشتند. این قسمت را میتوان به حالت معلوم بیان کرد ترجمۀ جایگزین: «دشمنانم مرا تعاقب مینمایند [در پی من بودهاند] تا مرا بکشند، مانند کسانی که برای شکار مرغ[پرنده] میروند» [دشمنانم مثل کسانی که به شکار پرندگان میروند به دنبال من گشتهاند تا مرا بکشند]
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
«مرا در یک سیاهچال انداختند» یا «مرا در یک چاه پرت کردند»
معانی محتمل از این قرارند: ۱) «بر من سنگها پرتاب کردند» یا ۲) «سیاهچال را با یک سنگ پوشاندند»
«سطح آب در چاه از سرم گذشت»
«منقطع شدن» معمولاً نشاندهندۀ کشته شدن است. در اینجا نشاندهندۀ این است که بزودی میمیرد. ترجمۀ جایگزین: «در حال مردن هستم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
این واژهها میتوانند دو معنی داشته باشند ۱) نویسنده واقعاً به درون یک سیاهچال انداخته شده است و از آنجا صدا میزند. ترجمۀ جایگزین: «از ته چاه... صدا زدم» یا ۲) نویسنده از این میترسید که در حال مرگ باشد و مرگ را سیاهچالی میدانست که نمیتوانست از آن بالا برود. ترجمۀ جایگزین: «از سیاهچال[گودال] مرگ»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
نام خدا نشاندهندۀ شخصیت اوست، و «اسم تو را خواندم» نشان دهندۀ شخصیت قابل اعتماد خدا و کمک خواستن از اوست. ترجمۀ جایگزین: «اسم [نام] تو را خواندم تا کمک کنی»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
در اینجا «آواز» نشاندهنده چیزی است که گفته. ترجمۀ جایگزین: «آن چه را گفتم، شنیدی»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
«پوشاندن گوش خود» نشاندهندۀ خودداری کردن از گوش دادن است. ترجمۀ جایگزین: «از گوش دادن سرباز نزن»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
مردم اغلب به کسی که کمک میکنند نزدیک میشوند. در اینجا «نزدیک شدن» نشاندهندۀ کمک کردن به انسان است. ترجمۀ جایگزین: «مرا کمک کردی»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
نویسنده به نحوی در مورد این که خدا او را از کشته شدن به دست دشمن حفظ کرده سخن میگوید که گویی خدا همچون وکیل در دادگاه از او دفاع کرده و او را از کشته شدن رهانیده است. ترجمۀ جایگزین: «زندگی مرا از دست دشمنانم نجات دادی. انگار که از من در دادگاه دفاع کرده باشی»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
«دعوی جان مرا انجام داده» نشاندهندۀ دفاع کردن از اوست. ترجمۀ جایگزین: «تو در پروندهام از من دفاع کردی»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
در این قسمت خدا دیگر به عنوان وکیل مدافع توصیف نشده، بلکه به عنوان قاضی از او سخن گفته شده است. ترجمۀ جایگزین: «برای من تصمیمی بگیر و به دشمنان نشان بده که حق با من است»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
ارمیا به مردمی اشاره میکند که به او اهانت میکردند. ترجمۀ جایگزین: «دیدی که چگونه...از من...انتقام گرفتند»
این چیز دیگری است که خدا دیده است. تدبیرهایی که بر ضدّ کسی هستند، نقشههایی هستند که به او آسیب میرسانند. ترجمۀ جایگزین: «و چگونه نقشههای بسیار کشیدند تا به من آسیب برسانند»
اسم معنای «مذّمت» را میتوان با افعال «طعنه زدن» یا «مسخره کردن» بیان کرد و همچنین میتوان به روشنی گفته شود که هدف از آن تدابیر آسیب رساندن به او بود. ترجمۀ جایگزین: «شنیدی که چگونه به من طعنه میزنند و همۀ نقشههایی را که برای من کشیده بودند را دیدی» یا «شنیدی که چگونه مرا مسخره میکنند و چه نقشههایی برای آسیب زدن به من کشیدهاند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)
نویسنده به نحوی در مورد دشمنانش که او را همه روز متهم میکنند سخن میگوید که گویی اتهامات او سربازانی هستند که همه طول روز به او هجوم میآورند. ترجمۀ جایگزین: «دشمنان همۀ روز علیه من صحبت و مرا متهم میکنند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
اینجا در اصل از کلمه «لبها» استفاده شده که به سخن دشمنان اشاره دارد. ترجمۀ جایگزین آن : «سخنان [حرفهای] دشمنانم» [در فارسی انجام شده]
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
این دو عمل نشاندهندۀ هر کاری است که مردم میکنند. ترجمۀ جایگزین: «هر کاری که میکنند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-merism)
«مکافات به ایشان برسان» نشاندهندۀ مجازات کردن آنهاست. آن چه ایشان کردهاند را میتوان به روشنی بیان کرد. ترجمۀ جایگزین: «ای خداوند آنها را موافق آن چه کردهاند، مجازات کن» یا «ای خداوند، آنها باعث رنج من شدهاند، پس خواهش میکنم بگذار آنها نیز رنج بکشند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
کلمه «قلب» کنایهای از طرز نگرش و احساسات آنها است و «غشاوه[بیشرمی]» به این معناست که به خاطر گناهانشان احساس گناه نکنند، اگرچه باید شرمنده باشند. این که آنها حتی شرمنده هم نیستند، دلیل بیشتری خواهد بود که خدا آنها را مجازات کند. ترجمۀ جایگزین: «تو به ایشان اجازه خواهی داد که به خاطر گناهانشان هیچ شرمی نداشته باشند» [در فارسی متفاوت انجام شده]
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
اسم معنای «لعنت» میتواند با فعل بیان شود. «لعنت کردن» یا «نفرین کردن» ترجمۀ جایگزین: «ایشان را لعنت کن» یا «ایشان را نفرین کن»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)
«از زیر آسمانها» نشاندهندۀ هر جایی روی زمین است. ترجمۀ جایگزین: «هر کجای این زمین که باشند»