یهودا به خاطر گناه خود نابود شد. زندگی آنها به عنوان اسیر بسیار دشوار بود. نویسنده از خود میپرسد که آیا خدا تا ابد از آنها خشمگین خواهد بود.
(See: /WA-Catalog/en_tw?section=kt#sin and /WA-Catalog/en_tw?section=kt#eternity)
شعر تازهای آغاز میشود.
See /WA-Catalog/en_tm?section=translate#writing-poetry and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-parallelism and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor.
«به یاد آور» در اینجا یک اصطلاح است. ترجمه جایگزین: «ای خداوند[یهوه] دربارۀ آن چه بر ما واقع شد(گذشت) بیاندیش»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
«به وضعیت شرمآوری که در آن هستیم نگاه کن»
این فکر که داشتههایشان از آنِ دیگران شده میتواند به شکل معلوم نیز بیان شود. از آنجایی که در بخش دوم جمله نیز همان معنی برداشت میشود، آن واژهها میتوانند تکرار شوند. ترجمه جایگزین: «تو میراث ما را به غریبهها دادهای؛ تو خانههای ما را به اجنبیان(خارجیها) دادهای» یا «تو اجازه دادهای که غریبان صاحب میراث ما بشوند؛ تو اجازه دادهای که اجنبیان صاحب خانههای ما بشوند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-ellipsis)
اهالی اورشلیم هیچ کس را نداشتند تا از آنها محافظت بکند، زیرا مردان یا در جنگ کشته شده یا به تبعید رفته بودند. طوری دربارۀ مردم که پدران و شوهران خود را از دست دادهاندسخن میگوید که گویی که در حقیقت یتیم و بیوه شدهاند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-simile)
این دو جمله یک معنی دارند و بر این تأکید دارند که مردم دیگر پدر ندارند. ترجمه جایگزین: «یتیمانی شدهایم که پدر ندارند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-parallelism)
این بدان معناست که دشمنانشان وادارشان میکنند که برای آب و هیزمی که روزی رایگان بود، پول بپردازند. ترجمه جایگزین: «باید به دشمنانمان نقره بدهیم تا بتوانیم آبی که متعلق به خودمان است بنوشیم و هیزم خودمان را به دست بیاوریم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
میتواند به شکل معلوم نیز بیان شود. ترجمه جایگزین: «دشمنانمان هیزم خودمان را به ما میفروشند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
«دشمنانمان که ما را تعقیب میکنند». به ارتش بابلیها اشاره دارد.
دربارۀ «راحت داشتن» طوری صحبت میکند که انگار «راحتی» شئی است که آن را ندارند. ترجمه جایگزین: «نمیتوانیم راحت باشیم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
«دست دادیم» یک اصطلاح است. ترجمه جایگزین: «ما با مصر و آشور پیمانی بستهایم که بتوانیم خوراک برای خوردن داشته باشیم» یا «خود را به مصر و آشور تسلیم کردهایم تا خوراک کافی برای زنده ماندن داشته باشیم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
به این اشاره دارد که آنها مردهاند. ترجمه جایگزین: «مردهاند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-euphemism)
در اینجا «عصیان» نشان دهندۀ مجازاتی است که آنها به خاطر گناه پدرانشان متحمّل شدهاند. ترجمه جایگزین: «ما متحمّل مجازات گناه ایشان گردیدهایم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
معانی محتمل از این قرار هستند: ۱) «اینک کسانی که خودشان در بابل بردگی اربابان خویش را میکنند، بر ما حکمرانی میکنند» یا ۲) «کسانی که در بابل برده بودند، اینک بر ما حکمرانی میکنند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
در اینجا «دست» به کنترل کردن اشاره دارد. ترجمه جایگزین: «که ما را از کنترل آنها رهایی دهد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
در اینجا «نان» به طور کلی به خوراک اشاره دارد. ترجمه جایگزین: «خوراک»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
در اینجا راهزنانی که شمشیر دارند، به وسیله «شمشیرهایشان» تصویر شدهاند. ترجمه جایگزین: «زیرا راهزنانی در بیابان هستند که دیگران را با شمشیر میکشند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
دربارۀ بدنهای مردمانی صحبت میکند که مثل تنور داغ شده و سوخته است. این مردم به خاطر گرسنگیشان تب کردهاند. ترجمۀه جایگزین: «پوست ما مانند تنور داغ شده است و تب بالایی داریم زیرا بیاندازه گرسنه هستیم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-simile)
این دو جمله معانی یکسانی دارند و بر این تأکید دارند که زنان مورد تجاوز قرار گرفتهاند. واژههای «بیعصمت کردند» برای بخش دوم جمله نیز برداشت میشوند و میتوانند تکرار شوند. ترجمه جایگزین: «زنان را در صهیون بیعصمت کردند، و دوشیزگان را در شهرهای یهودا بیعصمت کردند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-parallelism and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-ellipsis)
میتواند به شکل معلوم نیز بیان شود. ترجمه جایگزین: «دشمنان ما زنان و دوشیزگان را ... بیعصمت کردند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
معانی محتمل از این قرار هستند: ۱) واژۀ «ایشان» به دشمنانشان اشاره دارد. ترجمه جایگزین: «با دستان خودشان سروران را به دار کشیدند» یا ۲) آنها دستان هر یک از سروران را با یک سر طناب بستند و سپس به سر دیگر طناب گره زدند تا پایهای سروران نتواند به زمین برسد.
میتواند به شکل معلوم نیز بیان شود. ترجمه جایگزین: «آنها هیچ احترامی برای مشایخ قائل نشدند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
در برخی ترجمهها نوشته شده است که جوانان مجبور به برداشتن سنگهای آسیا و گرداندن آنها شدهاند که میتواند به صورت معلوم بیان شود. ترجمه جایگزین: «آنها مردان جوان را وادار به برداشتن سنگهای آسیاب میکنند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
کودکان(پسر بچهها) مجبور شدهاند که بار هیزم را جابهجا کنند. ترجمه جایگزین: «کودکان تلوتلو میخورند، زیرا وادار شدهاند که بار هیزم را جابهجا کنند» یا «آنها کودکان را وادرا میکنند تا بار هیزم را جابهجا کنند که یا باعث تلوتلو خوردن ایشان میشود»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
اینجا جایی بود که مشایخ مشاوره حقوقی میدادند و مردم نیز ملاقاتهای اجتماعیشان را در آنجا انجام میدادند.
نواختن موسیقی (نغمه سرایی) بخشی از زندگی اجتماعی در دروازههای شهر بود. اینجا دربارۀ مردان جوان که دیگر نغمهسرایی نمیکردند طوری سخن میگوید که انگار نواختن موسیقی مکانی است که آن را ترک کردهاند. ترجمه جایگزین: «جوانان از نغمهسرایی دست کشیدهاند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
در اینجا واژه «دل» به کلیت یک فرد اشاره دارد و بر احساسات آنها تأکید میکند. ترجمه جایگزین: «شادی ما»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-synecdoche)
معانی محتمل از این قرار هستند: ۱) «ما دیگر برای جشن گرفتن گل بر سرمان نمیزنیم» یا ۲) «تاج» بازنمود «پادشاه» است و «سر» ایشان نشاندهندۀ جایی برای اقتدار بر مردم است. ترجمۀ جایگزین: «ما دیگر پادشاه نداریم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
«دل» نشاندهندۀ احساسات است. دربارۀ ناامید شدن فرد طوری صحبت میکند که انگار احساسات ایشان دچار بیتابی شده است. ترجمۀ جایگزین: «ما به این دلیل ناامید شدهایم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
این بدان معناست که به دلیل این که گریه میکنند دیدن برای ایشان سخت شده است. ترجمۀ جایگزین: «ما به سختی میتوانیم ببینیم، زیرا چشمانمان پر از اشک است»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
در اینجا «کوه صهیون» به اورشلیم اشاره دارد. عبارت «ویران شد» به این معناست که کسی آنجا زندگی نمیکند.
در ترجمه انگلیسی «شغال» نوشته شده است. شغالها سگهای وحشی هستند. ببینید آن را در مراثی۴: ۳ چگونه ترجمه کردهاید.
در اینجا جلوس کردن، نشاندهندۀ حکمفرمایی به عنوان پادشاه است. ترجمۀ جایگزین: «مانند پادشاه حکمرانی میکنی»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
این یک اصطلاح است. ترجمۀ جایگزین: «برای همیشه»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
نویسنده این پرسشهای بدیهی را به کار میبرد تا احساسات خود را نسبت به این که خداوند[یهوه] آنها را فراموش کرده است، نشان دهد. این پرسشها میتواند به صورت جمله خبری نیز نوشته شود. ترجمه جایگزین: «مانند این است که تو ما را برای همیشه فراموش خواهی کرد یا برای مدت مدیدی[ زمانی بسیار دراز] نزد ما بازنمیگردی!»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)
در انگلیسی نوشته شده است «برای همۀ روزهای عمرت» که این اصطلاح به طول عمر خدا اشاره دارد. از آن جایی که خدا تا ابد زندگی میکند، میتواند «تا ابد» نیز ترجمه شود. شاید نویسنده درباره مدت زمانی که باور دارد خدا آنها را ترک کرده، غلو کرده و از صنعت مبالغه استفاده نموده است. ترجمه جایگزین: «تا زمانی که زنده هستی» یا «تا ابد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-hyperbole)
«ما را به سوی خود بازگردان»
معانی محتمل از این قرارند: ۱) نویسنده میترسد که شاید خداوند[یهوه] آن قدر از آنها غضبناک باشد که نخواهد آنها را برگرداند یا ۲) میگوید که خداوند[یهوه] غضبناکتر از آن است که آنها را بازگرداند.
طوری دربارۀ غضبناک بودن خداوند[یهوه] سخن میگوید که انگار خشم او قابل اندازهگیری نیست. این یک مبالغه است. ترجمۀ جایگزین: «به شدت نسبت به ما غضبناک هستی»