بوسهها
منظور از بوسهها در این باب، بوسه هایی است که تنها بین زن و شوهر انجام میشود؛ یک بوسه صمیمی.
(See:
/WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
عطش، تمایل شدید
این باب عطشی که میان زن و شوهر وجود دارد را توصیف میکند. این یک میل شدید یا تمایلی غیر قابل کنترل نسبت به شخص دیگری است.
See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#writing-poetry and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-parallelism
یک زن میتواند در انظار عمومی به برادر خود محبت کند . این زن هم دوست داشت که بتواند در انظار عمومی به مرد ابراز علاقه و محبت کند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-simile)
«تو را در مکانی عمومی مییافتم»
احتمالا یک زن برای خوشامدگویی به برادرش، گونه او را میبوسد.
«فکر نمیکردند که من آدم بدی هستم»
زن جوان همچنان با مرد صحبت میکند.
به زن میآموخت که چگونه معاشقه کند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
زن با استفاده از این تصاویر میگوید که خودش را در اختیار مرد قرار میدهد و با او معاشقه میکند.
(See:
/WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
«شراب همراه با طعم دهنده» یا « شرابی که در آن طعم دهنده و چاشنی وجود دارد». این نشان دهنده قدرت سکرآور معاشقه است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
نگاه کنید در غزل غزلها ۶:۲ چگونه آن را ترجمه کردهاید.
«بازوی چپ.... بازوی راست»
«مرا در آغوش نگه میداشت»
نگاه کنید در غزل غزلها ۷:۲ چگونه آن را ترجمه کردهاید.
«زنان جوان اورشلیم». این زنان جوان نمیتوانستند صدای زن را بشنوند و در آنجا حضور نداشتند. اما زن به گونهای صحبت میکند که گویی آنها حضور دارند و میتوانند صدای او را بشنوند. نگاه کنید در غزل غزلها ۷:۲ چگونه آن را ترجمه کردهاید.
(See:
/WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-apostrophe)
نگاه کنید در غزل غزلها ۷:۲ چگونه آن را ترجمه کردهاید.
بخش پنجم کتاب از اینجا آغاز میشود. [ احتمالا اشتباه تایپی است ، چون بخش پنجم از باب ۶ آغاز شده بود]
آنها با استفاده از این پرسش میگویند که به نظر آنها زن جوان شگفتانگیز است. عبارت مشابهی در غزل غزلها ۱۰:۶ ترجمه شده است. ترجمه جایگزین:«این زن شگفتانگیز را بنگرید که میآید»
(See:
/WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)
«تو را بیدار کردم» یا « تو را تحریک کردم»
درختی که میوهای زرد و کوچک که بسیار شیرین است میدهد. اگر خوانندگان شما این درخت را نمیشناسند، میتوانید از یک درخت میوه دیگر استفاده کنید یا عبارت کلی «درخت میوه» را به کار ببرید. نگاه کنید در غزل غزلها ۳:۲ چگونه آن را ترجمه کردهاید.
زیر درخت سیب/زردآلو
«تو را به دنیا آورد»
زن جوان به صحبت کردن با مرد ادامه میدهد.
معانی محتمل عبارتند از: ۱) از آنجا که نگینها با ارزش هستند مردم معمولا آنها را دور گردن یا روی دستشان قرار میدهند. زن هم میخواهد مانند نگین همیشه در کنار مرد باشد. یا ۲) خاتم بر روی چیزی که حک میشود مالکیت آن چیز را نشان میدهد. زن هم میخواهد مانند خاتم بر قلب و بازوی مرد حک شود تا نشان دهد که افکار، احساسات و اعمال مرد به او تعلق دارند.
(See:
/WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphorand /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-simile)
مرگ خیلی قدرتمند است زیرا بر قدرتمندترین افراد جهان هم غلبه میکند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-simile)
«همچون هاویه خشن میباشد». هاویه هرگز اجازه نمیدهد که مردم پس از مرگشان دوباره به زندگی بازگردند. محبت همچون هاویه سرسخت است، زیرا هرگز تغییری نمیکند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-simile)
محبت مانند آتش بسیار قدرتمند است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
«شعلهور شدن ناگهانی»
زن جوان به صحبت کردن با مرد ادامه میدهد.
محبت مانند آتشی سوزان که آبهای یک اقیانوس هم نمیتواند آن را خاموش کند، قدرتمند است.
(See:
/WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
«اقیانوسی از آبها» یا «مقدار بسیار زیادی آب»
«نمیتواند آتش را فرونشاند» یا « نمیتواند آتش را مهار کند»
محبت هرگز تغییر نمیکند و همیشه ثابت است مانند چیزی که حتی یک سیل قدرتمند هم نمیتواند آن را حرکت دهد.
(See:
/WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
در اسرائیل آب باران در درههای عمیق و باریک جاری میشود و سیل قدرتمندی ایجاد میکند که میتواند تخته سنگهای بزرگ و درختان را جابهجا کند.
«آن را از جا بکند» یا « آن را با خود ببرد»
این اتفاقی است که ممکن است رخ دهد. ترجمه جایگزین: «حتی اگر کسی تمامی اموال .... را بدهد، او کاملا تحقیر خواهد شد»
(See:
/WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-hypo)
«اهدا کند»
«هر چیزی را که مالک آن است»
«برای به دست آوردن محبت» یا « برای خریدن محبت»
این جمله میتواند به صورت معلوم ترجمه شود. ترجمه جایگزین: «مردم کاملا او را تحقیر میکنند» یا «مردم به شدت او را مسخره میکنند»
(See:
/WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
«خواهر جوان»
گوینده با استفاده از این پرسش آن چه را که میخواهد بگوید، نشان میدهد. ترجمه جایگزین: «این کاری است که ما در خواستگاری او انجام میدهیم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)
این جمله میتواند به صورت معلوم ترجمه شود. ترجمه جایگزین: «مردی میآید و میخواهد با او ازدواج کند».
(See:
/WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
برادران زن جوان به صحبت کردن در میان خود ادامه میدهند.
خواهر کوچک (غزل غزلها ۸:۸) دارای پستانهای بسیار کوچکی است که یا رشد نکردهاند یا خیلی کوچک هستند.
(See:
/WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
برادران تصمیم میگیرند خواهرکوچک خود را با نقره و سرو که نماد ثروت هستند، بیارایند تا بدین ترتیب احتمال بیشتری برای جذب یک شوهر خوب داشته باشد.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
«او را میآراستیم»
دیوار، استعاره از زن با سینههای کوچک است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
برجها بلند و بزرگ هستند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-simile)
در اینجا «چشمان» کنایه از نظر و عقیده یا معیارها هستند. ترجمه جایگزین: «من از نگاه او ... هستم» یا «او به عنوان .... به من نگاه میکند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
در اینجا ممکن است نیاز به شفافسازی داشته باشید که زن سلامتی را برای چه کسی به ارمغان میآورد. ترجمه جایگزین: «سلامتی را برای مرد به ارمغان میآورد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
«تندرستی»
تفسیرهای محتمل عبارتند از: ۱) زن کار خود را با سلیمان مقایسه میکند؛ او خود را در اختیار مردی قرار میدهد که در ازایش به او عشق و محبت میدهد درحالی که سلیمان تاکستان خود را به افرادی میدهد که در ازایش به او پول میدهند. یا ۲) مرد خود را با سلیمان مقایسه میکند؛ او زن را به مردان دیگر نمیدهد در حالی که سلیمان تاکستان خود را به مردان دیگر میدهد.
نام شهری است در بخش شمالی اسرائیل.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
اجاره داد. توافقی که اجازه میدهد دیگران در ازای پرداخت پول در تاکستان انگور پرورش بدهند.
«افرادی که از [تاکستان] مراقبت میکنند»
این توضیح میتواند مفید واقع شود که این پرداخت برای میوه تاکستان بود. ترجمه جایگزین: « قرار بود هر فرد برای میوه تاکستان هزار سکه نقره به سلیمان بدهد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-ellipsis)
«هزار سکه نقره بدهد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-bmoney and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-numbers)
«سکههای نقره»
در برخی نسخهها آمده است که زن مستقیما با سلیمان حرف میزند و در نسخههای دیگر آمده است که زن خطاب به دوستان خود، خطاب به مرد یا با خودش حرف میزند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-apostrophe)
همانطور که در غزل غزلها ۶:۱ آمده بود زن به خودش به عنوان یک تاکستان اشاره میکند. در اینجا او تأکید میکند که فقط او و نه هیچ کس دیگر تصمیم میگیرد که با «تاکستان» چه کار کند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
این یک اصطلاح است به این معنی که فرد حق دارد کاری را با چیزی انجام دهد. ترجمه جایگزین: «در اختیار من است» یا « ....»
(See:
/WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
زن میداند که سلیمان تاکستان را در ازای دریافت پول اجاره داده است، اما زن پول نمیخواهد.
گوینده قبلا به این موضوع اشاره نکرده است اما شنونده متوجه میشود که زن به پولی اشاره میکند که کسانی که در تاکستان کار میکنند، پس از پرداخت به سلیمان، برای خودشان برمیدارند.
مرد با زن صحبت میکند بنابراین کلمات «تو» و «مینشینی» مفرد مؤنث هستند. (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-you)
آواز کنایه از سخنان فرد است. اگر در زبان شما کلمهای برای آن چه که کسی میشنود در نظر گرفته شده است، میتوانید در اینجا از آن استفاده کنید. ترجمه جایگزین: «منتظر شنیدن صحبتهای تو هستیم» یا « منتظریم آن چه را که باید میگویی، بشنویم»
(See:
/WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
«اجازه بده صدای تو را بشنوم»
این عبارت، به مردی اشاره میکند که زن دوستش دارد. در برخی زبانها متداولتر است که زن مرد را این گونه خطاب کنند «دلداده من». نگاه کنید در غزل غزلها ۱: ۱۳ چگونه آن را ترجمه کردهاید. ترجمه جایگزین: «عزیزم» یا «دلداده من»
نگاه کنید در غزل غزلها ۹:۲ چگونه آن را ترجمه کردهاید.
نوعی حیوان شبیه آهو اما ظریفتر با شاخهای بلند هلالی شکل
بچه آهوی نر[ گوزن نر جوان]
«کوههایی که همه جای آنها پر از عطریات است». زن با استفاده از این استعاره مرد را به معاشقه با خود دعوت میکند. نگاه کنید در غزل غزلها ۶:۴ مرد چگونه از استعاره كوه مرّ و تلّ كندر استفاده میکند.