اشخاص مهمی که در مصر باستان میمردند را مومیایی میکردند. آنها مایعات جسد را تخلیه میکردند و سپس آن را در پارچهای میپیچیدند تا از پوسیدگی آن جلوگیری کنند.
شخصیت یوسف آنقدر شریف و مورد اکرام بود که نمایندگان فرعون با او به کنعان رفتند تا یعقوب را دفن کنند. این مراسم تدفین بزرگی بود. او همچنین قبلاً در زندگی خود درسهای بسیاری آموخته بود و و خانواده خود را با هم متحد ساخت.
(See: /WA-Catalog/fa_tw?section=kt#righteous)
«افتاده» اصطلاحی به معنای چیره شدن است. ترجمه جایگزین: «او از غم بر پدر خود افتاد»
(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-idiom)
«غلامان او که از بدنهای مردگان مراقبت میکردند»
«حنوط کردن» روشی خاص برای حفظ جنازه قبل از تدفین آن است. ترجمه جایگزین: «تا جسد پدر را برای تدفین آماده کنند»
(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-euphemism)
«چهل روز این کار زمان برد»
(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#translate-numbers)
«۷۰ روز»
(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#translate-numbers)
نقل قول سه لایه با کلمات «[یعقوب] گفت» آغاز میشود. لایه دوم این نقل قول با کلمات «اگر الان در نظر شما التفات یافتهام، در گوش فرعون عرض کرده، بگویید» شروع میشوند.
«ایام عزای او» یا «ایامی که برای او گریه میکنند»
اینجا «خانه فرعون» اشاره به مقاماتی دارد که کاخ فرعون را تشکیل میدادند. ترجمه جایگزین: «یوسف با مقامات فرعون سخن گفت»
(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-metonymy)
عبارت «التفات یافتهام» اصطلاحی به معنای تایید شدن توسط کسی دیگر است. «نظر» نیز اشاره به دیدن دارد و دیدن اشاره به افکار یا داوری دارد. ترجمه جایگزین: «اگر نزد تو التفات یافتهام» یا «اگر از من خشنود هستید»
(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-idiom and /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-metaphor)
نقل قول سهلایهای که در آیه ۴ با « یعقوب...گفت» آغاز شده اینجا ادامه مییابد. لایه دوم نقل قول که با کلمات «اگر الان در نظر شما التفات یافتهام، در گوش فرعون عرض كرده، بگویید» در آیه چهار آغاز شده همچنان ادامه دارد.
این لایه دوم از نقل قول سه لایهای است که در آیه ۴ با کلمات «اگر الان» آغاز میشود. این قسمت نقل قولی را در بر دارد. این نقل قول گنجانده شده در نقل قول دیگر را میتوانید در قالب نقل قولی غیر مستقیم ترجمه کنید. «پدرم مرا سوگند داده، به من گفته اینك میمیرد؛ در قبری كه برای خویشتن در زمین كنعان كنده است، او را دفن كنم. اكنون بروم... مراجعت نمایم.» تمام لایه دوم نقل قول را نیز میتوانید در قالب نقل قولی غیر مستقیم ترجمه کنید. «اگر الان در نظر شما التفات یافتهام، در گوش فرعون عرض كرده، بگویید پدرم مرا سوگند داده، به من گفته اینك میمیرد؛ و خواست او را در قبری كه برای خویشتن در زمین كنعان كنده است، دفن كنم. اكنون بروم... مراجعت نمایم» [قسمت اول در فارسی انجام شده]
(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-quotesinquotes and /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-quotations)
این لایه سوم از نقل قولی سه لایه است که با کلمات «اگر الان» در آیه ۴ آغاز میشود.
«ببین، در حال مردنم»
هنگام سفر از مصر به کنعان معمولاً از کلمه «بالا» استفاده میکردند.
اینجا به طور ضمنی اشاره شده که اهل کاخ با فرعون صحبت کردند و حالا فرعون به او جواب میدهد.
(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-explicit)
«همان طور که به او سوگند خوردی»
هنگام سخن گفتن در مورد سفر از مصر به کنعان از کلمه «بالا» استفاده میکردند.
تمام مقامات مهم کاخ فرعون در مراسم تدفین شرکت کردند.
کلمه «زمین» اشاره به کاخ فرعون دارد.
این قسمت را میتوانید در قالب جملهای جدید ترجمه کنید: «اهل خانه یوسف، برادرانش و اهل خانه پدرش نزد او رفتند»
(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-events)
این اشاره به کسانی دارد که سوار بر ارابهها بودند.
(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-metonymy)
«جماعت بزرگی بودند»
شناسه مستتر فاعلی اشاره به شرکت کنندگان در مراسم تدفین دارد.
معانی محتمل: ۲) کلمه «اطاد» به معنای «خار» است و احتمالاً اشاره به جایی داشته باشد که میزان زیادی خار رشد میکرد یا ۲) این احتمالاً اسم کسی است که خرمنگاه به او تعلق داشته است. (See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#translate-names)
«بسیار غمگین بودند و عزاداری کردند»
«هفت روزه»
(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#translate-numbers)
معانی محتمل: ۱) «بر خرمنگاهی که متعلق به مردی به نام اطاد بود» یا «در خرمنگاهی به نام اطاد»
(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#translate-names)
«عزاداری مصریان بسیار عظیم است»
مترجمین میتوانند در پانوشت بنویسند: «نام آبل مصرایم به معنای «عزاداری مصر» است.»
(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#translate-names)
«پس پسران یعقوب»
«همان طور که به آنها سفارش کرده بود»
«پسرانش جسد او را بردند»
مكفیله اسم منطقه یا ناحیهای بوده است. ببینید این اسم را در <پیدایش ۲۳: ۹> چطور ترجمه کردهاید.
(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#translate-names)
این نام دیگر شهر حبرون است. احتمالاً نام ممری، یکی از دوستان ابراهیم که ساکن آن شهر بود را بر آن گذاشتهاند. ببیند این کلمه را در <پیدایش ۱۳: ۱۸> چطور ترجمه کردهاید.
(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#translate-names)
این نام یک مرد است. «حتی» به معنای «نسل حت» است. ببیند این کلمه را در <پیدایش ۲۳: ۸> چطور ترجمه کردهاید.
(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#translate-names)
«یوسف به مصر...بازگشت»
«تمام کسانی که با او...آمده بودند»
اینجا به نحوی از خشم سخن گفته شده که گویی جسمی است که یوسف میتواند آن را در دست نگه دارد. ترجمه جایگزین: «اگر یوسف هنوز از ما خشمگین است» [در فارسی متفاوت انجام شده] (See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-metaphor)
اینجا به نحوی از انتقام گرفتن از کسی که به او آسیب رسانده سخن گفته شده که گویی آن شخص بدهی خود را به او میپردازد. ترجمه جایگزین: «میخواهد انتقام آن شرارت را از ما بگیرد»
(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-metaphor)
نقل قولی سهلایه است که با کلمات «پدر تو» آغاز میشود.
یعقوب پدر همه برادران بود. اینجا فقط میگویند «پدر تو» چون یوسف باید به گفته پدر خود توجه میکرد. ترجمه جایگزین: «قبل از اینکه پدرمان بمیرد گفت»
نقل قول سهلایه که با کلمات «پدر تو قبل از مردنش» در آیه ۱۶ آغاز شده اینجا به پایان میرسد.
نقل قول سهلایه که با کلمات «پدر تو قبل از مردنش» در آیه ۱۶ آغاز شده اینجا به پایان میرسد. این لایه دوم از نقل قولی است که شامل لایه سوم نیز میشود. لایه سوم را میتوانید در قالب نقل قولی غیر مستقیم بیان کنید. «به یوسف بگو لطفاً گناه و خطای شما را عفو فرماید.» لایه دوم و سوم نقل قول را نیز میتوانید در قالب نقل قولی غیر مستقیم ترجمه کنید. «زیرا پدرت قبل از مرگ به ما سفارش کرده که به تو بگوییم که خطا و گناه ما را ببخشی»
(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-quotesinquotes and /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-quotations)
«به خاطر اعمال شرورانهای که انجام دادهاند.»
این کلمه به معنای «در این لحظه» نیست، بلکه برای جلب توجه مخاطب به نکته مهمی که در ادامه میآید به کار رفته است.
آن برادران خود را «بندگان خدای پدر خود» خطاب قرار میدهند. این را میتوانید با استفاده از مشتقات ضمیر اول شخص جمع ترجمه کنید. ترجمه جایگزین: «لطفاً ما را، غلامان خدای پدرمان، عفو کن»
(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-123person)
«یوسف وقتی این پیغام را شنید، گریست»
آنها صورت خود را در حضور او بر زمین گذاشتند. چنین کاری نشان از فروتنی و احترام در برابر یوسف بود.
(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#translate-symaction)
یوسف با استفاده از این سوال برادران خود را تسلی میدهد. ترجمه جایگزین: «در جایگاه خدا نیستم» یا «من خدا نیستم»
(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-rquestion)
«قصد اعمال شرورانه علیه من داشتید»
«خدا قصد نیکو از آن داشت»
«پس ترسان نباشید»
«مطمئن میشوم که شما و فرزندانتان طعام کافی داشته باشید»
کلمه «دل» اشاره به برادران دارد. ترجمه جایگزین: «او با سخنانی مهرآمیز، ایشان را تسلی داد»[در فارسی متفاوت انجام شده]
(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-synecdoche)
«۱۱۰ سال»
(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#translate-numbers)
«فرزندان و نوههای افرایم»
این اسم نوه یوسف است.
(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#translate-names)
این جمله یعنی یوسف فرزندان ماکیر را به فرزندی خود قبول کرد. این یعنی که میراثی خاص از سوی یوسف به آنها خواهد رسید. (See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-idiom)
در <پیدایش ۵۰: ۲۴/ ۲۶> شناسه مستتر فاعلی اشاره به برادران یوسف دارد و همچنین در برگیرنده نسل آنها نیز میباشد.
(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-metonymy)
هنگام سخن گفتن در مورد سفر از مصر به کنعان معمولاً از کلمه «پایین» استفاده میکردند. ترجمه جایگزین: «شما را از این زمین بیرون میآورم و شما را به آن زمین میبرم»
(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-events)
«۱۱۰ ساله»
(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#translate-numbers)
«حنوط» کردن روشی برای حفظ جسد قبل از تدفین است. ببینید این کلمه را در <پیدایش ۵۰: ۲> چطور ترجمه کردهاید.
این را میتوانید به حالت معلوم بیان کنید. ترجمه جایگزین: «آنها او را گذاشتند»
(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-activepassive)
«در تابوت» یا «در جعبه.» این جعبهای است که مردهای را در آن قرار میدهند.