Genesis 30

نکات کلی پیدایش ۳۰

ساختار و قالب‌بندی

این باب همچنان به بیان تنش میان راحیل و لیه می‌پردازد.

مفاهیم خاص در این باب

زنان و فرزندان آنها

در خاور نزدیک باستان مهم بود که زنان متاهل صاحب فرزندان بسیار شوند. مردم صاحب فرزندان بسیار نشدن زنان را مایع شرمساری وی می‌دانستند به همین خاطر راحیل و لیه همیشه به یکدیگر حسودی می‌کردند.

(See: /WA-Catalog/fa_tw?section=kt#jealous)

پیسه‌ و ابلق‌[خط و خالدار]

گوسفندان پیسه‌ و ابلق،‌ ناقص به حساب می‌آمدند و از گوسفندان بدون خال ارزش کمتری داشتند. با اینکه یعقوب به لابان پیشنهادی عادلانه داد، ولی لابان سعی کرد با فریب، حق یعقوب را به او ندهد. یعقوب انتظار چنین خیانتی را می‌کشید.


Genesis 30:1

چون‌ دید كه‌ برای‌ یعقوب‌، اولادی‌ نزایید

«وقتی راحیل متوجه شد که نمی‌تواند حامله شود»

می‌میرم‌

راحیل با اغراق، میزان ناراحتی خود از فرزند نداشتن را نشان می‌دهد. ترجمه جایگزین: «حس می‌کنم که کاملاً بی‌ارزش هستم»

(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-hyperbole)

پسران‌ به‌ من‌ بده‌

«سبب شو تا باردار شوم»

Genesis 30:2

یعقوب‌ بر راحیل‌ افروخته‌ شد

در این قسمت به نحوی از خشم یعقوب سخن گفته شده که گویی آتش است. ترجمه جایگزین: «یعقوب بسیار از راحیل خشمگین بود»

(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-metaphor)

مگر من‌ به‌ جای‌ خدا هستم‌ كه‌ بار رحم‌ را از تو باز داشته‌ است‌؟

یعقوب با استفاده از این پرسش بدیهی، راحیل را توبیخ می‌کند. شما می‌توانید این قسمت را در قالب جمله خبری بیان کنید. ترجمه جایگزین: «من خدا نیستم! من مانع فرزنددار شدن تو نیستم!»

(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-rquestion)

Genesis 30:3

گفت‌

«راحیل گفت»

اینك‌

«ببین» یا «گوش بده» یا «به آنچه که می‌خواهم بگویم توجه کن»

اینك‌ كنیز من‌، بلهه‌!... من‌ نیز از او اولاد بیابم‌

آن زمان این روش طریقی شرعی[قانونی] بود که به آن واسطه زن نازا می‌توانست صاحب فرزند شود. معنای کامل این قسمت را می‌توانید مشخص کنید.

(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-explicit)

بلهه‌

نام کنیز راحیل است. ببینید این اسم را در <پیدایش ۲۹: ۲۹> چطور ترجمه کرده‌اید.

بدو درآ

روشی مودبانه برای اشاره به داشتن رابطه جنسی است. شاید لازم باشد که در زبان خود از کلماتی دیگر استفاده کنید. ترجمه جایگزین: «با او رابطه جنسی داشته باش»

(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-euphemism)

بر زانویم‌

روشی که به آن طریق می‌گویند فرزندان متولد شده از بلهه متعلق به راحیل خواهند بود. ترجمه جایگزین: «برای من»

(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-idiom)

من‌ نیز از او اولاد بیابم‌

«تا به این طریق او سبب فرزند دار شدن من شود»

Genesis 30:4

او به‌ وی‌ درآمد

روشی مودبانه است که اشاره به رابطه جنسی دارد. ترجمه جایگزین: «یعقوب با وی رابطه جنسی داشت»

(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-euphemism)

Genesis 30:5

بلهه‌

نام کنیز راحیل است. ببیند این اسم را در <پیدایش ۲۹: ۲۹> چطور ترجمه کرده‌اید.

پسری‌ برای‌ یعقوب‌ زایید

«پسری برای یعقوب به دنیا آورد»

Genesis 30:6

آواز مرا نیز شنیده‌

«راحیل نامی بر وی گذاشت»

او را دان‌ نام‌ نهاد

مترجمین می‌توانند در پانوشت بنویسند: «نام دان به معنای ‘او قضاوت کرد» است.

(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#translate-names)

Genesis 30:7

بلهه‌...باز حامله‌ شده‌

«بلهه...باز آبستن شد»

پسر دومین‌ برای‌ یعقوب‌ زایید

«پسر دوم برای یعقوب به دنیا آورد»

Genesis 30:8

به‌ كُشتی‌های‌ خدا با خواهر خود كشتی‌ گرفت

عبارت «کشتیها...کشتی گرفت» اصطلاحی است که برای تاکید استفاده شده است. این عبارت همچنین استعاره‌ است و به نحوی از تلاش راحیل برای صاحب فرزند شدن مانند خواهرش سخن گفته که گویی با لیه واقعاً‌ می‌جنگد. ترجمه جایگزین: «تلاش بسیار کردم تا مانند خواهرم، لیه، فرزندان داشته باشم»

(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-idiom and /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-metaphor)

غالب‌ آمدم‌

«پیروز شدم» یا «برنده شدم»

او را نفتالی‌ نام‌ نهاد

مترجمین می‌توانند در پانوشت بنویسند: «نام نفتالی به معنای ‘تقلای من‘ است»

Genesis 30:9

اما لیه‌ چون‌ دید

«وقتی لیه متوجه شد»

كنیز خود زلفه‌ را برداشته‌، او را به‌ یعقوب‌ به‌ زنی‌ داد

«او زلفه، کنیزش را به همسری یعقوب داد»

زلفه‌

نام کنیز لیه است. ببینید این قسمت را در <پیدایش ۲۹: ۲۴> چطور ترجمه کرده‌اید.

Genesis 30:10

برای‌ یعقوب‌ پسری‌ زایید

«پسری برای یعقوب به دنیا آورد»

Genesis 30:11

به‌ سعادت‌!

«به فرخندگی!» یا «چه خوش اقبالی»

او را جاد نامید

مترجمین می‌توانند در پانوشت بنویسند: «نام جاد به معنای ‘خوشبخت‘ است.»

Genesis 30:12

زلفه‌

نام کنیز لیه است. ببیند این اسم را در <پیدایش ۲۹: ۲۴> چطور ترجمه کرده‌اید.

(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#translate-names)

پسر دومین‌ برای‌ یعقوب‌ زایید

«پسر دوم برای یعقوب به دنیا آورد»

Genesis 30:13

به‌ خوشحالی‌ من‌!

«چقدر برکت یافته‌ام» یا «چقدر خوشحالم»

دختران‌

«زنان» یا «زنان جوان»

او را اشیر نام‌ نهاد

مترجمین می‌توانند در پانوشت بنویسند: «نام اشیر به معنای ‘خوشحال‘ است.»

(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#translate-names)

Genesis 30:14

رؤبین‌ رفت‌

«روبین بیرون رفت»

در ایام‌ درو گندم‌

عبارت «در ایام» اصطلاحی است که اشاره به فصل یا زمانی از سال دارد. ترجمه جایگزین: «زمانی از سال که گندم درو می‌کنند» یا «حین درو گندم»

(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-idiom)

مهرگیاه‌های‌

میوه‌ای بود که می‌گفتند باروری و میل به رابطه جنسی با معشوقه را افزایش می‌دهد. ترجمه جایگزین: «میوه عشق»

(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#translate-unknown)

Genesis 30:15

آیا كم‌ است‌ كه‌ شوهر مرا

«آیا اهمیت نمی‌دهد که شوهر من را؟» این پرسش بدیهی را می‌توانید در قالب جمله خبری ترجمه کنید. ترجمه جایگزین: «آیا به اندازه کافی بد نیست که شوهرم.»

(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-rquestion)

مرا نیز می‌خواهی‌ بگیری‌؟

این پرسشی بدیهی برای توبیخ راحیل استفاده شده است. این پرسش را می‌توانید در قالب جمله خبری بیان کنید. ترجمه جایگزین: «اکنون می‌خواهی که!»

(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-rquestion)

با تو بخوابد

«بخوابد» به‌گویی است. ترجمه جایگزین: «سپس یعقوب با او رابطه جنسی بر قرار کرد»

(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-euphemism)

Genesis 30:16

به‌ من‌ درآ

«درآ» به‌گویی است. ترجمه جایگزین: «باید با من رابطه جنسی داشته باشی»

(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-euphemism)

تو را به‌ مهرگیاهِ پسر خود

«به بهای مهر‌گیاه پسرم.» ببینید «مهر‌گیاه» را در <پیدایش ۳۰: ۱۴> چطور ترجمه کرده‌اید.

Genesis 30:17

زایید

«حامله شد»

برای‌ یعقوب‌ زایید

«برای یعقوب پسر پنجمی زایید»

Genesis 30:18

خدا اجرت‌ به‌ من‌ داده‌ است‌

اینجا به نحوی از پاداش یافتن لیه توسط خدا سخن گفته شده که گویی لیه اربابی است که به کسی حقوق می‌دهد تا برای او کار کند. ترجمه جایگزین: «خدا حقم را به من داده است» یا «خدا به من پاداش داده است»

(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-metaphor)

اورا یساكار نام‌ نهاد

مترجمین می‌توانند در پانوشت بنویسند: «نام یساكار به معنای ‘پاداشی هست‘ می‌باشد.»

Genesis 30:19

لیه‌ حامله‌ شده‌

«لیه باز حامله شد»

پسر ششمین‌ برای‌ یعقوب‌ زایید

«پسر ششمی برای یعقوب به دنیا آورد»

Genesis 30:20

او را زبولون‌ نامید

مترجمین می‌توانند در پانوشت بنویسند: «نام زبولون‌ به معنای ‘شرافت[آبرو]‘ است»

Genesis 30:21

او را دینه‌ نام‌ نهاد

«دینه» نام دختر لیه است.

(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#translate-names)

Genesis 30:22

پس‌ خدا راحیل‌ را بیاد آورد، و...فرموده‌

عبارت «بیاد آورد» به معنای به خاطر آوردن است. این به معنای آن نیست که خدا راحیل را فراموش کرد، بلکه به این معنا است که تقاضای او را در نظر گرفت. ترجمه جایگزین: «خدا تقاضای راحیل را در نظر گرفت و آنچه می‌خواست را به او عطا کرد.»

(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-idiom)

Genesis 30:23

خدا ننگ‌ مرا برداشته‌ است‌

اینجا به نحوی از دیگر شرمسار نبودن راحیل سخن گفته شده که گویی «ننگ» جسمی است که می‌توان آن را از شخص گرفت. اسم معنای «ننگ» را می‌توانید به «شرمگین بودن» ترجمه کنید. ترجمه جایگزین: «خدا سبب شد که دیگر شرمسار نباشم»

(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-metaphor and /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-abstractnouns)

Genesis 30:24

او را یوسف‌ نامیده‌

مترجمین می‌توانند در پانوشت بنویسند: «نام یوسف به معنای ‘بیافزاید‘ است»

(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#translate-names)

خداوند پسری‌ دیگر برای‌ من‌ مزید خواهد كرد

پسران اول راحیل از بلهه، کنیز دیگر وی بودند.

Genesis 30:25

چون‌ راحیل‌، یوسف‌ را زایید

«پس از اینکه راحیل یوسف را به دنیا آورد»

Genesis 30:26

به‌ من‌ واگذار

«تا بتوانم بروم»

زیرا خدمتی‌ كه‌ به‌ تو كردم‌

یعقوب، لابان را از قراردادش مطلع می‌کند (<پیدایش ۲۹: ۲۷>). اسم معنای «خدمت» را می‌توانید در قالب فعلی چون «خدمت کرد» ترجمه کنید[در فارسی انجام شده] ترجمه جایگزین: «می‌دانی که به اندازه کافی خدمتت کرده‌ام»

(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-abstractnouns)

Genesis 30:27

لابان‌ وی‌ را گفت‌

«لابان به یعقوب گفت»

كاش‌ كه‌ منظور نظر تو باشم‌

«نظر» یا «[چشم]» اشاره به دیدن دارد و دیدن اشاره به افکار یا داوری دارد. ترجمه جایگزین: «اگر باب میل تو باشم» یا «اگر از من خشنودی»

(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-metaphor)

منظور نظر تو باشم‌

اصطلاحی به معنای تایید کسی توسط کسی دیگر است.

(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-idiom)

[صبر کن، چون]

«لطفاً بمان، چون»[در فارسی نیامده]

تَفَأُّلاً یافته‌ام‌

«به واسطه تلاش روحانی خود و جادوگری کردن در یافته‌ام»

به خاطر تو

«به واسطه تو»

Genesis 30:28

اجرت‌ خود را بر من‌ معین‌ كن‌

این قسمت را می‌توان گویاتر بیان کرد. ترجمه جایگزین: «بگو چقدر باید به تو بپردازم تا اینجا نگهت دارم»

(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-explicit)

Genesis 30:29

وی‌ را گفت‌

«یعقوب به لابان گفت»

مواشی‌ات‌ چگونه‌ نزد من‌ بود

«چقدر دام‌های تو از زمانی که مراقبت آنها را به عهده گرفته‌ام بهتر شده‌ است»

Genesis 30:30

زیرا قبل‌ از آمدن‌ من‌، مال‌ تو قلیل‌ بود

«قبل از اینکه کارم را برای تو شروع کنم گله‌ات کوچک بود»

به‌ نهایت‌ زیاد شد

«اما اکنون که ثروتت بسیار افزایش یافته است»

و اكنون‌ من‌ نیز تدارك‌ خانۀ خود را كی‌ ببینم‌؟

«حالا کی باید از خانواده خود مراقبت کنم؟» یعقوب با استفاده از این سوال تاکید می‌کند که قصد رفع نیاز خانواده خود را دارد. این سوال را می‌توانید در قالب جمله خبری بیان کنید. ترجمه جایگزین: «اکنون می‌خواهم از خانواده خود مراقبت کنم!»

(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-rquestion)

Genesis 30:31

تو را چه‌ بدهم‌؟

«چه می‌توانم به تو بدهم» یا «چه به تو بدهم.» این قسمت را می‌توانید گویاتر بیان کنید. ترجمه جایگزین: «چه می‌توانم به تو بدهم تا بمانی و برای من کار کنی»

(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-explicit)

اگر این‌ كار را برای‌ من‌ بكنی‌

کلمه موصولی «اگر[ولی]» را می‌توانید در آغاز سخن یعقوب بیاورید تا تضاد این سخن با آنچه قبلاً گفته است را نشان دهید. ترجمه جایگزین: «اما اگر این کار را برای من کنی»

(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#writing-connectingwords)

این‌ كار

عبارت «این کار» اشاره به آنچه دارد که یعقوب در آیه ۳۲ پیشنهاد داده است.

شبانی‌...گلۀ تو را خواهم‌ نمود

«گله تو را غذا دهم و از آنها مراقبت کنم»

Genesis 30:32

هر میش‌ پیسه‌ و ابلق‌ و هر میش‌ سیاه‌ را از میان‌گوسفندان‌، و ابلق‌ها و پیسه‌ها را از بزها، جدا می‌سازم‌

«هر گوسفند خالدار و هر گوسفند سیاه و هر بز خالدار»

اجرت‌ من‌ خواهد بود

«این است قیمت اینجا ماندنم»

Genesis 30:33

در آینده‌ عدالت‌ من‌، بر من‌ شهادت‌ خواهد داد

«عدالت» به معنای «صداقت» است. در این قسمت به نحوی از «عدالت» سخن گفته شده که گویی شخص به نفع یا بر ضد کس دیگر شهادت می‌دهد. ترجمه جایگزین: «و بعداً از صداقت یا عدم صداقتم با خود آگاه می‌شوی»

(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-personification)

از بزها، پیسه‌ و ابلق‌، و آنچه‌ از گوسفندان‌، سیاه‌ نباشد، نزد من‌ به‌ دزدی‌ شمرده‌ شود

این قسمت را می‌توان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «اگر بزهایی بدون خال و گوسفندانی یافتی که سیاه نباشند، می‌توانی آنها را دزدی به حساب آوری»

(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-activepassive)

Genesis 30:34

موافق‌ سخن‌ تو باشد

«همانطور باشد که می‌گویی» یا «آنچه که گفته‌ای را انجام می‌دهیم»

Genesis 30:35

مُخَطّط‌ و ابلق‌

«نوار و خال داشتند»

پیسه‌ و ابلق‌

«خالدار»

هر چه‌ سفیدی‌ در آن‌ بود

«هر بزی که سفیدی در خود داشت»

همۀ گوسفندان‌ سیاه‌

«تمام گوسفندان سیاه»

به‌ دست‌...سپرد

«دست» اشاره به کنترل یا مراقبت دارد. ترجمه جایگزین: «پسرانش را گماشت تا از آنها مراقبت کند»

(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-metonymy)

Genesis 30:37

چوب‌های‌ تر و تازه‌ از درخت‌ كبوده‌ و بادام‌ و چنار

اینها درختانی با چوب سفید هستند.

(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#translate-unknown)

خط‌های‌ سفید در آنها كشید، و سفیدی‌ را كه‌ در چوب‌ها بود، ظاهر كرد

«تکه‌ای از تنه درختان کند تا چوب سفید زیر آنها نمایان شود»

Genesis 30:38

آبخورها

ظرفهای بزرگ و رو باز هستند که برای نگه داشتن آب نوشیدنی حیوانات از آنها استفاده می‌شود.

Genesis 30:39

گله‌ها...می‌شدند

«حیوانات گله...حامله می‌شدند»

بزهای‌ مخطّط‌ و پیسه‌ و ابلق‌ می‌زاییدند

«اولادی خط و خال دار زاییدند»

Genesis 30:40

یعقوب‌...جدا كرد

شما می‌توانید در ترجمه خود روی دادن چنین اتفاقی در طول چندین سال را مشخص کنید. ترجمه جایگزین: «یعقوب طی چند سال آینده ...جدا کرد»

(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-explicit)

روی‌...به سوی‌

«به سمت... نگاه کرد»

گله‌های‌ خود را جدا كرد

«گله‌های خود را مجزا کرد»

Genesis 30:41

پیش‌ [نظر] آنها

اینجا کلمه «نظر» اشاره به گوسفندان دارد و بر دیدن آنها تاکید می‌کند. ترجمه جایگزین: «تا گله بتواند ببیند»[در فارسی این کلمه نیامده]

(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-synecdoche)

در میان‌ چوب‌ها

«جلوی چوب‌ها»

Genesis 30:42

حیوانات‌ ضعیف‌

«حیوانات ضعیف‌تر»

پس‌ ضعیف‌ها از آن‌ لابان‌، و تنومندها از آن‌ یعقوب‌ شدند

«پس اولاد ضعیف‌تر به لابان تعلق داشتند در حالیکه اولاد قوی‌تر متعلق به یعقوب بودند» شما می‌توانید بیانی گویاتر از این موضوع  در ترجمه خود داشته باشید. ترجمه جایگزین: «پس اولاد ضعیف‌تر خط یا خالی بر خود نداشتند و متعلق به لابان بودند در حالیکه اولاد قوی‌تر خط یا خال بر خود داشتند و متعلق به یعقوب بودند»

(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-explicit)

Genesis 30:43

آن‌ مرد

«یعقوب»

بسیار ترقی‌ نمود

«بسیار سود برد» یا «بسیار ثروتمند شد»