ابرام قرار بود صاحب نسلی بسیار شود. آن قدر نسل او کثیر شدند که بسیاری از نوادگان مستقیم او امتها و ملتهای بزرگی شدند.
خدا با ابرام عهدی بست. این عهد بر اساس آنچه ابراهیم باید انجام میداد بسته نشد، بلکه تحقق وعدهها بر اساس[به شرط] عمل هر نسل از ذریت او است. این عهد هنوز کاملاً به تحقق نرسیده است. مهم است است که در این باب مشخصاً بگویید که اسحاق ،پسر ابراهیم، وعدهها را به ارث میبرد نه اسماعیل.
(See: /WA-Catalog/fa_tw?section=kt#covenant and /WA-Catalog/fa_tw?section=kt#fulfill and /WA-Catalog/fa_tw?section=kt#promise)
ختنه رسمی غیر معمول در خاور نزدیک باستان بود. هدف از آن جدا کردن عبرانیان از مابقی دنیا بود. این رسم به منظور جدا کردن عبرانیان از مابقی جهان انجام میشد. این باب آغاز چنین سنتی میان ابراهیم و نسلش را ثبت میکند.
(See: /WA-Catalog/fa_tw?section=kt#circumcise)
تغییر در نام همیشه در نقطهای بسیار مهم از زندگی شخصی فرد روی میدهد. شروع سنت ختنه رویدادی مهم در تاریخ قوم عبرانی به حساب میآمد.
این عبارت به منظور نشانگذاری بخش جدید از داستان استفاده شده است. اگر زبان شما روشی دیگر برای انجام چنین کاری دارد، میتوانید استفاده از آن را مد نظر داشته باشید.
«خدای قادر مطلق» یا «خدایی که قادر مطلق است»
«خرامیدن» استعاره از زندگی است و «پیش روی» یا «در حضور» استعاره از اطاعت است. ترجمه جایگزین: «به نحوی زندگی کن که میخواهم» یا «از من اطاعت کن»
(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-metaphor)
«اگر چنین کنید، من هم تایید خواهم کرد»
«عهد خود را میبندم» یا «عهد خواهم بست»
خدا در این عهد وعده داد که ابراهیم را برکت دهد، ولی همچنین میخواست ابراهیم از او اطاعت کند.
«تو را...کثیر خواهم گردانید» اصطلاحی به معنای آن است که نسلی بسیار به تو خواهم داد. ترجمه جایگزین: «نسل تو را فراوان خواهم کرد» یا «ذریتی بسیار فراوان به تو میبخشم»
(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-idiom)
«ابرام خود را بر زمین انداخت» یا «ابرام فوراً بر روی زمین دراز کشید.» او چنین کاری را از روی احترام و اطاعت خدا انجام داد.
خدا با استفاده از این عبارت آنچه را ابرام باید به عنوان بخشی از عهد خود با او انجام دهد، معرفی میکند.
کلمه «اینک [بنگر]» قطعیت آنچه را که در ادامه میآید، میرساند: «عهد من با تو قطعی است»
«پدر امتهای فراوان» یا «آن کس که بعداً بسیاری از ملتها نام او را بر خود خواهند گرفت»
«سبب میشوم نسلی بسیار داشته باشی»
«سبب میشوم از نسل تو امتهای بسیاری پدیدار شوند»
«میان نسل تو پادشاهان خواهند بود» یا «برخی از ذریت تو پادشاه خواهند شد»
خدا سخن گفتن با ابراهیم را ادامه داد.
«برای هر نسل»
«عهدی که همیشه باقی میماند»
«خدای تو و نسل تو باشم» یا «عهد»
«کنعان را، به عنوان ملکیتی ابدی» یا «کنعان را، تا همیشه مال تو باشد»
خدا با استفاده از این عبارت آنچه را ابرام باید به عنوان بخشی از عهد خود با او انجام دهد، معرفی میکند.
«عهد من را بنگر» یا «عهد من را ارجمند بدار» یا «از عهد من اطاعت کن»
«لازمه عهد من است» یا «بخشی از عهد من است.» این جمله بخشی از وظیفه ابرام را که در این عهد را باید انجام دهد، معرفی میکند.
این قسمت را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «هر پسری از میان شما باید ختنه شود»
(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-activepassive)
این کلمه اشاره به فرزندان مذکر دارد.
برخی از جوامع، توصیفی نامشخصتر مانند «باید ختنه شوید» را ترجیح میدهند. اگر در ترجمه خود «مختون سازید» را استفاده کردهاید و چنین عبارتی شامل «بریده شدن گوشت قلفه» نیز میشود دیگر نیازی به تکرار آن ندارید. ترجمه جایگزین: «باید تمام فرزندان مذکر را ختنه کنید»
(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-euphemism and /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-activepassive)
«علامتی که وجود عهد را نشان میدهد.»
معانی محتمل: ۱) «نشان» یا ۲) «نشانی.» مورد اول یعنی فقط یک نشان بود و دومی به معنای احتمال وجود بیش از یک نشان است. کلمه «نشان» یادآور وعده خدا است.
خدا همچنان با ابراهیم سخن میگوید.
«هر فرزند مذکری»
«در هر نسلی»
این کلمه اشاره به بردگان دارد. شما میتوانید این قسمت را به حالت معلوم بیان کنید. ترجمه جایگزین: «هر مذکری که بخرید»
(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-activepassive)
این قسمت را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «عهد من در تن تو نشانگذاری میشود»
(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-activepassive)
«عهدی همیشگی باشد.» چون این عهد در تن آنها نشانگذاری شده بود، کسی نمیتوانست آن را به راحتی پاک کند.
این قسمت را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. کلماتی که شاید در زبان شما از آنها برداشتی اشتباه شود را میتوانید حذف کنید. ترجمه جایگزین: « فرزندان ذکوری که ختنه نکردهاید.»
(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-activepassive)
معانی محتمل: ۱) «قَلَفۀ هر نامختونی را خواهم...برید» یا ۲) «میخواهم قَلَفۀ هر مذکر نامختون را...ببری»
معانی محتمل: ۱) «کشت» یا ۲) «از جمع بیرون کنی»
(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-euphemism)
«از قوانین عهد من پیروی نکرده است.» بریده نبودن قَلَفۀ دلیل بیرون کردن او از جمع است.
«اما» نفر بعدی را که خدا درباره او سخن میگوید، معرفی میکند.
«باعث خواهم شد که پسری برای تو بزاید»
«نیاک همه امتها خواهد شد» یا «نسل او امتها خواهد گردید»
«پادشاهان از او به وجود خواهند آمد» یا «برخی از نسل او پادشاهان امتها خواهند بود»
«با خود فکر کرد» یا «در سکوت با خود گفت»
ابرام از این پرسش بدیهی استفاده میکند، چون باور به روی دادن چنین اتفاقی نداشت. ترجمه جایگزین: «قطعاً کسی که صد ساله است صاحب فرزند نمیشود»
(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-rquestion)
ابرام از این پرسش بدیهی استفاده میکند، چون باور به روی دادن چنین اتفاقی ندارد. عبارت «در نود سالگی» دلیل ناباوری ابراهیم را در مورد حامله شدن سارا میرساند. ترجمه جایگزین: «سارا که نود ساله است. آیا میتواند صاحب فرزند شود» یا «سارا که نود ساله است. قطعاً پسردار نمیشود!»
(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-rquestion and /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-distinguish)
«اسماعیل وارث عهدی شود که با من بستهای» یا «شاید اسماعیل بتواند صاحب وعده برکت آن عهد شود.» ابراهیم آنچه را که باور داشت ممکن است روی دهد به زبان آورد.
خدا چنین گفت تا باور ابراهیم نسب به صاحب پسر شدن سارا را اصلاح کند.
شناسه مستتر فاعلی اشاره به ابراهیم دارد.
«اما در» نشان میدهد که خدا از سخن گفتن درباره کودکی که قرار است به دنیا آید دست میکشد تا در مورد اسماعیل حرف بزند.
«ببین» یا «گوش بده» یا «به آنچه میخواهم بگویم توجه کن»
این اصطلاح به معنای «سبب صاحب فرزند شدن» است.
(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-idiom)
«سبب میشوم نسلی بسیار داشته باشد»
«روسا» یا «حاکمین.» دوازده پسر اسماعیل با دوازده پسر یعقوب متفاوت هستند.
خدا باز در مورد این عهد با ابراهیم سخن میگوید و تاکید میکند که به عهد خود با اسحاق عمل میکند نه اسماعیل.
«وقتی خدا با ابراهیم صحبت کرد»
«خدا ابراهیم را ترک کرد»
«هر فرزند ذکوری در خانه ابراهیم» یا «هر مذکری در خانه ابراهیم.» این کلمه اشاره به تمام مذکرها از هر سنی دارد: کودکان، پسران و مردان.
«این شامل کسانی میشود که در آن خانه به دنیا آمدهاند و کسانی که از خارجیها خریده شدهاند»
این قسمت به غلامان یا بردگان اشاره دارد.
این قسمت را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «کسانی که خریده است»
(See: /WA-Catalog/fa_tm?section=translate#figs-activepassive)